امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

امیررضا عطری ام.
فعال و معلم دینی.
من هم مانند شما آدمیزادم،
ولی ((دین)) مانند ریاضی و هنر، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه ریاضیدان و هنرمند را به پای درستی هایش در ریاضی و هنر نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام ((دین)) و شغل آموزشی ام با آن پیوند دارد. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

این تارنوشت شخصی، می تواند راهی برای پیوند افزونتر میان شما و من باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

ی:

یُقُر: استوار و چالاک. نیرومند و با اقتدار.

یوها: پرخور و شکم دریده.

یِه­ لا: یه ور. افتاده.

یِیگَر: ]یِگَر[ خودرأی و پافشار.

یاالله یارِت: ]یا و الله: عربی[ ]تلفظ: یالّا یارِت[ گروه­واژه ای برای پاسخ به عبارت یاالله.

یَخ و ماس: ]تلفظ: یَخُ ماس[ ]یخ و ماست[ آدم شل، کند و سخت صحبت.

یَکی چَکی: ستیز. یکی به دو.

یِگانَه وار: دوستانه. خودمانی.

یِه رو نِیرو: یک روز نه یک روز. یک روز در میان.

یِه کَلَه: ]کنایی[ یک­سر. یک باره. پیوسته.

 

2-2. اصطلاحات:

آتِشِ زیرِ قَزان: بلوا کننده. ناآرامی دهنده. اختلاف انگیز.

اَکِه خُدا بَرات نَسازَه/ اَکِه ِامامِ زَمان بَرات نَسازَه: بیچاره بشوی! ]با حذف ((اَکِه)) و تبدیل ((نَسازَه)) به ((بِسازَه))، به دعا دگرگون می شوند، به معنای: خوشبخت باشی.[

اَنِ مَنَه قِرقِرَه نَکُن:  کم حرف های من را تکرار بکن.

خاکِتَم: خاک پاتم!

خانَه رُمیدَه/ خانَه تُمیدَه: آدم نادان و خیره سر.

خانِی قِسمَت بِرُمَه ]خانِه یِ[: کنایه ای شوخی­گون، برای مقصر دانستن تقدیر در سرنوشت بد خود، به ویژه برای ازدواج!

دَردِت بِه عُمرِم/ دَردِت بِه مالِم: دردت به هستی ام بخورد!

دَس بِزَنی خاک، بِشَه طَلا: الهی خوشبخت باشی!

دِلُ و جیگَرِت پاین بیا/ دِلُ و جیگَرِت بیا تو لَگَن: ای بمیری با این کار نادانانه ای که کردی!

دِین بِه گَردَنِت: گناهکار باشی.

سَر اَزِمان نَتوچان/ نَشیوان: آرامش فکری مان را به هم نزن!

سَگِ دَرِ جَهَنِّم: آدم بسیار خشمگین و گیر دهنده.

شِکَم اَ سَرِش دَرَّفتَه: خیلی بی شرمانه، پرخوری می کند.

قُلِشَه گِرِفتَه: گیر داده و ول نمی کند!

کُرَه وِلِمان بُکُو/ کُرَه بِذارِمان/ باوا وِلِمان بُکُو/ باوا بِذارِمان ]بابا[: بابا اذیتمان نکن. سر به سرمان نگذار.

گِرِفتیدِمان دَسگا: ما را ریشخند خودت کردی؟!

گیسِ نَنَه/ گیسِ مادَر: به آبروی مادرم سوگند!

مَگَه تُو نانِشَه میدی: در پاسخ به کسی که چشمِ نعمت داشتن دیگران را ندارد.

نُوکَرِ اَمیرُالمُؤمِنین باشی: پاسخ کسی که می گوید: نوکرتم!

شَلوارِتَه دِرار ]دَربیار[/  لُخت بِشُو: در خانه ی ما، مانند خانه ی خودت، با لباسِ راحتت، راحت باش.

 

2-3. ضرب المثل ها:

آتِش اَ زیرُ و بالاش رَفتَه: خیلی بی تابیِ بی­جا می کند!

اِنگار خاکِ مُردَه پاشیدَن: چقدر خلوت است!

اِنگار موشَه کِز می زَنَن ]مویَش[: ناگهان خبردار و متوجه می شود!

باریکَلّا کونِ هیچکَیَه گُندَه نِمُکُنَه: تمجید کردن خالی، به کار کسی نمی آید.

با شا شُلَه نِمُخُورَه/ با خواهَرِ شا شُلَه نِمُخُورَه ]شاه/ شُلَه زَرد[: بسیار خودپسند و پُرناز است.

تَریف اَز خُود، مایِی گُه­خُوریَه ]تَعریف[: خودستایی، باعث آزار خود و دیگران است.

تو توالِت ماچِت مُکُنَم، تو مَردُم خوارِت مُکُنَم: حقوق و عزت اجتماعی، رعایت نمی شود.

جانِت بِرِی کَسی دَربِرَه کِه جانِش بَرات دَرمیرَه: قدر کسی را که خالصانه دوستت دارد بدان، وگرنه پشیمان می شوی.

چِه نانی بِه هَم قَرض می دَن/ چِه هِندِوانِی زیرِ بَغَلِ هَم می ذارَن ]هِندِوانِه ای[/ دَسَه گُل بِرِی هَم میفرِسَن/ دَرِ نوشابَه بِرِی هَم وا مُکَنَن: چه تعریفی از همدیگر می کنند!

حالِم تَقَس ]تَرَقَه اَست[: حالم ناگهانی گرفته است.

خُدا بُخوا رِزقِ موروچَیَه بِگیرَه، بال میدَه بِشِش: پرنعمتی، می تواند زمینه ساز آشفتگی شود.

خُدا گَنُمی ساختَه، خَطی اَم هَشتَه وَسَطِش ]گَندُم[: هر چیزی قاعده و روشی دارد.

خُودِم اَ تو سُختَم، مَردُم اَ بیرون: برای این زندگی به­ظاهر آبرومندانه، زجر کشیدم، ولی مردم فقط به من حسادت کردند.

دَردِ دِل، بِرِی زیرِگِل: فریادرسی ندارم و درددل کردنم بی فایده است.

دِلی تَنگَه، شَهری کِه تَنگ نیس: اگر حال من خوب نیست، این دلیل نمی شود که حال دیگران را هم بد کنم.

شِرتُ و پِرتِشَه دِراوُرد: به او هجوم برد، بدگویی کرد و درگیر شد.

شووَرِش داد ]شُوهَر[: بیچاره اش کرد!

عاردار بِه اِشارَه، بی عار بِه مَنارَه: آدم بی آبرو، با بزرگترین تلنگر ها هم شاید به خودش نیاید!

عَلِف سَرِ ریشَه سَبز میشَه: حال هر چیزی به ریشه اش بر می گردد.

گوز بِه پِیمانَم نَکَرد ]پِیمانِه اَم[: تحویلم نگرفت.

گوز دَر مِسگَرخانَه و لاف دَر غَریبی: خودستایی بی دلیل و بی­جا.

ماران کُنَند، موران کِشَند: مردم تاوان اشتباهات سردمدارنشان را می دهند.

مایِی هَف قَزان ماسَه ]مایَه/ هَفت/ ماست[: فتنه انگیز است.

هَر کَه شَلوارِشَه کَشیدَه بالا ...: هر بی سر و پایی ... .

یَکی او خُوشَه، یَکی سَگای چَمچَمال ]یِکی[: دنیاپرستانه و تازه به دوران رسیدانه، خوشحال است.

یِه مِنَّتُ و دُو شِکَم: هنگامی که مهمانی، چرا خوب غذا نخوری که برگردی خانه و دوباره چیزی بخوری؟!

یِه مُهری مَچِد بِذاریم ]مَسجِد[: یادشان بیندازیم.

 

داده های بیشتر فارس و فارسی کرمانشاهی (1)

 

کتابنامه:

الف. فارسی:

  1. افشار سیستانی، ایرج، کرمانشاهان و تمدن دیرینه آن شامل: اوضاع طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی، جلد1 چاپ دوم، جلد2 چاپ نخست، تهران: نگارستان کتاب، 1382، 2جلدی.
  2. پیرنیا (مشیرالدوله)، حسن، تاریخ ایران باستان، چاپ هشتم، تهران: نگاه، 1391، 3جلدی.
  3. حیدرزاده، خسرو، فرهنگ لغات گویش کرمانشاهی، چاپ نخست (محمدرضا همزه ای)، کرمانشاه: خسرو حیدرزاده، 1389.
  4. دهخدا، علی اکبر، آیت الله زاده شیرازی، سید مرتضی، احمدی گیوی، حسن، استعلامی، محمد، افشار شیرازی، احمد، انوار، سید عبدالله، انوری، حسن، باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، بهمنیار کرمانی، احمد، پروین گنابادی، محمد، ثمره، یدالله، جعفریان، محمد، جوینی، عزیزاله، حائری، عبدالحسین، حکیم، عباس، دبیرسیاقی، سید محمد، درهمی، جواد، دوست خواه، جلیل، دیوشلی، عباس، رفیعیان، محمد اسماعیل، رهاورد، حسن، ریاحی، محمد امین، ستوده، غلامرضا، سجادی، سید جعفر، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، سمیعی گیلانی، احمد، شایسته، رسول، شعار، جعفر، شعرائی، ابوالحسن، شهاب فردوسی، هدایت­الله، شهیدی، سید جعفر، صادقی، علی اشرف، صدیقی، غلامحسین، صفا شهمیرزادی، سید ذبیح­الله، طاعتی رشتی، عبدالعلی، غروی، علی، فرشیدورد، خسرو، فیض، علیرضا، قاسمی، رضا، قهرمان، یزدان­بخش، ژان لازار، ژیلبر لئون، مدرس رضوی، سید محمد تقی، مرتضوی، منوچهر، مشکور، محمد جواد، معین، محمد، منزوی، علینقی، موسوی بهبهانی، سید علی، نجفی اسداللهی، سعید، و همایی، جلال­الدین، لغت­نامه دهخدا، به گزارش واژه یاب، vajehyab.com
  5. عطری کرمانشاهی، امیر رضا، تبار نامه ی مختصر شخصی، ویرایش نخست، آزاد و اینترنتی، 1398.
  6. عطری کرمانشاهی، مرتضی، دیوان اشعار، ویرایش نخست (امیر رضا عطری کرمانشاهی)، آزاد و اینترنتی، 1398.
  7. عمید، حسن، قربان زاده، فرهاد و 25 پژوهشگر، فرهنگ فارسی عمید، واژه یاب، vajehyab.com
  8. کزازی، میر جلال الدین، کرمانشاه: شهر شگرف ماه، چاپ نخست، کرمانشاه: دیباچه، 1397.
  9. لیمویی، علی، گلاریژان: یکصد و ده ترانه با گویش زیبای کرمانشاهی، چاپ چهارم (میرجلال الدین کزازی)، تهران: یار دانش، 1397.
  10. لیمویی، علی، واژه نامک گویش کرماشانی، چاپ نخست (میرجلال الدین کزازی و ایرج افشار سیستانی)، تهران: ورجاوند، 1390.
  11. معین، محمد، شهیدی، سید جعفر و 400 دانشجو، فرهنگ فارسی معین، واژه یاب، vajehyab.com
  12. خسروی، اعظم، بررسی فرایندهای واجی فارسی کرمانشاهی براساس واجشناسی خودواحد، ویرایش نخست (خسرو غلامعلی زاده و عامر قیطوری)، کرمانشاه: دانشگاه رازی، 1386.
  13. احمدی ورمزانی، سمیرا و فتاحی، مهدی، تحلیل مورایی کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی ((مطالعات زبان ها و گویش های غرب ایران))، شماره 2، تابستان 1398.
  14. بهجو، زهره، فعل در فارسی کرمانشاهی ((مقالات نخستین هم­اندیشی گویش­شناسی ایران))، چاپ نخست، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بهار 1381.
  15. رنجبر چقاکبودی، وحید، زبان گونه های اجتماعی در گویش فارسی کرمانشاهی ((مجموعه مقالات دانشگاه علامه طباطبایی))، شماره 331، 1393.
  16. عطری کرمانشاهی، امیر رضا، بررسی اندازه ای نژادی-زبانی-دینی حکومت های تاریخ ایران، زمستان 1398.
  17. غلامعلی زاده، خسرو، قیطوری، عامر و کرانی، اکرم، بررسی تداخل نحوی کردزبانان کلهر ساکن کرمانشاه به هنگام تکلم به زبان فارسی معیار ((جستارهای زبانی))، شماره 2، بهار و تابستان 1397.
  18. کرانی، اکرم، غلامعلی زاده، خسرو و قیطوری، عامر، بررسی خطاهای واژگانی دوزبانه های کردزبان ساکن کرمانشاه به هنگام تکلم به زبان فارسی معیار ((مطالعات زبان و گویش های غرب ایران))، شماره 23، زمستان 1397.
  19. کزازی، میر جلال الدین، (تاسه) کردی کرمانشاهی ((آشنا))، شماره 9، زمستان 1371.
  20. کزازی، میر جلال الدین، گذری گرج از چال و پلوک ((کارنامه متون ادبی دوره عراقی))، شماره 1، پاییز و زمستان 1395.
  21. میرزاده، وحید، پارسی کرمانشاهی در گفتگو با میر جلال الدین کزازی ((گفتگو))، شماره 61، زمستان 1391.
  22. پارس قرآن، قرآن کریم، الشعراء، 227، ترجمه ی محمدمهدی فولادوند، بی­تا، parsquran.com
  23. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، وطن دوستی از منظر اسلام، makarem.ir
  24. تارنوشت امیر رضا عطری کرمانشاهی، بازنمایی ((عطر خاطره ها، از گلواژه های شاعری گمنام (مرتضی عطری کرمانشاهی)- حمید مولایی فر))، amirrezaetri.blog.ir
  25. گنجور، فردوسی، شاهنامه، آغاز کتاب، بخش 3 گفتار اندر آفرینش عالم، بی­تا،  Ganjoor.net، به نقل از ویکی دُرج، کتابخانه آزاد شعر پارسی، Wikidorj.com
  26. ویکی پدیا دانشنامه آزاد، فارسی زبانان، 2021/6/21، fa.wikipedia.org، به نقل از

"Iran — The World Factbook". Central Intelligence Agency. Archived from the original on 3 Februrary 2012. Retrieved 13 May 2013..

"Country Profile: Iran" (PDF). Library of Congress – Federal Research Division. May 2008. Retrieved 30 April 2019.

"The World Factbook - Iran". United States Central Intelligence Agency (CIA). (April 28, 2011) Retrieved 15 May 2011.

"Ethnic Groups and Languages of Iran" Library of Congress, Federal Research Division. http://lcweb2.loc.gov/frd/cs/profiles/Iran.pdf. Retrieved 2009-12-02.

  1. همشهری آنلاین، هیچ استانی به پای کرمانشاه نمی­رسد، مسعود گلزاری، hamshahrionline.ir

ب. عربی:

  1. القرآن الکریم.
  2. المجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج75و7.

 

صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ

وَ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396