امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

امیررضا عطری ام.
فعال و معلم دینی.
من هم مانند شما آدمیزادم،
ولی ((دین)) مانند ریاضی و هنر، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه ریاضیدان و هنرمند را به پای درستی هایش در ریاضی و هنر نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام ((دین)) و شغل آموزشی ام با آن پیوند دارد. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

این تارنوشت شخصی، می تواند راهی برای پیوند افزونتر میان شما و من باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

۱۰ مطلب با موضوع «علوم اسلامی Islamic knowledges :: فقه Jurisprudence» ثبت شده است

کارهای پراکنده:

 

 

بنیادهای نظری رواداری اجتماعی با نگاهی بر آیات و روایات

چکیده:

با نگاه به فراز و فرود های اجتماعی-سیاسی در تاریخ، روند تجربیات انسانی در گذر زمان تا به عصر معاصر به گونه­ای پیش رفته است که در عرصه ی حکمرانی سیاسی در جهان، شعارهای خط مشی خود را برای حفظ ثبات جامعه، بر رعایت حقوق متقابل قرار داده اند. راهکارهای سیاسی موجود مبنی بر رابطه ی مستقیم پاسداشت حقوق انسانی و گروه های انسانی در اجتماع است که نهایتاً به زد و خوردهای درون اجتماع نینجامد. ریشه های این رواداشتن ها و قائل شدن حق آزادی برای ابراز حقوق آحاد و اجتماعات گوناگون، بی گمان چون به محتوای فرهنگی باز می گردد پس به لحاظ موضوع به علم اخلاق پیوند می خورد و در تاریخ اخلاق نیز سرنخ این موضوع به شیوه های دینداری و رحمانی در تاریخ باز می گردد. با نگاه به آموزه های اصیل اسلامی به عنوان یک دین یکتاپرستانه در مرزبندی دین در جهان امروز، نه تنها ریشه ها و تأییدات روادانستن حق ابراز حقوق برای افراد و گروه ها را برای به خشونت کشیده­نشدن جامعه بلکه با تأکید بر کرامت انسان می بینیم، در قالب پندها و راهکارهایی که در آیات و روایات اشاره شده است بنیادهایی نظری نیز بر این موضوع را می توان از مسائل شخصی تا سیاسی، در این نگاه گذرا تا حدودی به دست داد.

واژگان کلیدی: رواداری، مدارا، تسامح، تساهل، رحمانیت، اجتماع، بنیاد دینی

 

 

مراکز حدیثی کم شناخته؛ وابسته به ایران (1)

چکیده:

همیشه در تاریخ حدیث اسلامی، مراکز و شهرهایی به دلیل تجمعات دینی یا ارتباط گیری های سیاسی، مرکزیت افزون تری در نشر روایات داشته اند. شهرها و سرزمین های حجاز، کوفه، قم، شام، بغداد و مصر در رأس این بازخوردها قرار داشته اند و دیگر وابسته ها یا جریان های مشابهشان نیز در رده های بعدی قرار می گیرند. در این میان شهرهایی نیز که تا حدودی به نظر می رسد که به دلیل آرامش نسبی شان از این زد و خورد آرا به دورتر بوده اند، فعالیت های حدیثی شان در تاریخ حدیث به گونه ی شایانی محل توجه نبوده است. تا جایی که برای واسازی هویت حدیثی آن ها و غنای افزون تر هویت دینی، مجبور هستیم در پژوهش هایی این چنین، به گام هایی نخستین و صرفاً بازیابنده بسنده کنیم تا بتوان در گام های بعدی، جورچین بازیابی هویت ارتباطی و سهم نشردهندگی شان در جغرافیای تاریخ حدیث اسلامی را بازیابیم. در این جستار، ردگیری راویان وابسته به ایران زمین، ما را به ارائه ی دسته بندی ای ساده و آغازگر برای شخصیت حدیثی مرتبط ایران واداشته است. خانواده ی احادیث و واژگان تاریخی رهگیری شده، ما را به شش حوزه ی حدیثی کم شناخته شده ی اصفهان، منطقه ی فارس، کرمان، ارمنستان و تفلیس رسانده است. سهم گیری های فزون تر و معنایافته تر هویتی این نگاه، در آماربندی های پس از بازجست هایی این چنین، خواهد بود. این نوشتار، نمونه ی 1 این مجموعه است.

واژگان کلیدی

تاریخ حدیث، حوزه های حدیثی کم شناخته، حدیث در ایران، مرکز ایران، جنوب ایران، قفقاز

 

 

مراکز حدیثی ناشناخته؛ باختر ایران

چکیده

همیشه در تاریخ حدیث اسلامی، مراکز و شهرهایی به دلیل تجمعات دینی یا ارتباط گیری های سیاسی، مرکزیت افزون­تری در نشر روایات داشته اند. شهرها و سرزمین های حجاز، کوفه، قم، شام، بغداد و مصر در رأس این بازخوردها قرار داشته اند و دیگر وابسته ها یا جریان های مشابهشان نیز در رده های بعدی قرار می گیرند. در این میان شهرهایی نیز که تا حدودی به نظر می رسد که به دلیل آرامش نسبی شان از این زد و خورد آرا به دورتر بوده اند، فعالیت های حدیثی شان در تاریخ حدیث به گونه ی شایانی محل توجه نبوده است. تا جایی که برای واسازی هویت حدیثی آن ها و غنای افزون تر هویت دینی، مجبور هستیم در پژوهش هایی این چنین، به گام هایی نخستین و صرفاً بازیابنده بسنده کنیم تا بتوان در گام های بعدی، جورچین بازیابی هویت ارتباطی و سهم نشردهندگی شان در جغرافیای تاریخ حدیث اسلامی را بازیابیم. در این جستار، ردگیری راویان باختر ایران زمین، ما را به ارائه ی دسته بندی ای ساده و آغازگر برای شخصیت حدیثی غرب ایران واداشته است. خانواده ی احادیث و واژگان تاریخی رهگیری شده، ما را به شش حوزه ی حدیثی کم شناخته شده ی قِرمیسین، دینَوَر، حُلوان، سِیمَره، نهاوند و همَدان رسانده است. سهم گیری های فزون تر و معنایافته تر هویتی این نگاه، در آماربندی های پس از بازجست هایی این چنین، خواهد بود.

واژگان کلیدی

تاریخ حدیث، حوزه های حدیثی کم شناخته، حدیث در غرب ایران، قرمیسین، سیمره، همدان

گزیده ای از متن:

نخستین سلسله ی ایرانی، کرد، مسلمان و شیعه ی دوازده امامی تاریخ ایرانِ پس از اسلام، سلسله ی آل حَسَنوِیه از کردهای بَرْزَکانی ایران در این ناحیه (پهنه ی پهناور شهر کنونی کرمانشاه و پیرامونش) بنیادگذاری کرد و حکمرانی اش را (در همه ی منطقه ی کرمانشاهان) پی گرفت. حدود نیمه دوم قرن چهارم هجری به مدت ۶۰ سال در دوره پریشانی خلافت عباسی در ایران، بر کل ناحیه ی قِرمیسین=کرمانشاه (مرکزیت جبال و ماه=ماد) و بخش هایی از همدان، کردستان، کردستان عراق، تا مرزهای آذربایجان و بخش هایی از لرستان و خوزستان فرمان راندند. نک: (دایرة المعارف بزرگ اسلامی، آل حسنویه) (عطری کرمانشاهی، حکومت های تاریخ ایران، 4)

به علت ویژه ترین موقعیت جغرافیایی-سیاسی کرمانشاه در مرزهای باختری-ارتباطی ایران و به گواه آثار باستانی موجود، حضور اقوام فارس در این پهنه و شهر و جریان فرهنگی-دینی-مذهبی آن هم، همیشه در تاریخ ایران و این دیار، دارای جریان و محسوس بوده است. نک: (عطری کرمانشاهی، فارس و فارسی کرمانشاهی، 13)

از راویان:

معقل قرمیسینی (سده سوم)/ محمد بن معقل قرمیسینی (سده سوم)/ ابراهیم بن شیبان قرمیسینی (337-؟)/ عمر دینوری قرمیسینی (330-؟)/ ابواسحق ابراهیم قرمیسینی (332-؟)/ احمد بن حسن قرمیسینی (358-؟)/ احمد بن حسین قرمیسینی(375-307) نک: (ظهیری، ص133-131)

 

 

اثرگذاری زیست بوم سیاسی-فرهنگی شام بر جریان جعل حدیث

چکیده

بر پایه ی یافته های مسلم تاریخی و روایی، پدیده ی جعل و دستبرد در احادیث اسلامی و نسبت دادن آن جعلیات به ویژه به پیامبر خاتم، رخ داده و میزان آن قابل توجه و رسیدگی می باشد. در این میان سهم بهره گیری های دنیوی و دستآورد اقبال عمومی به محوریت امور سیاسی و اقتصادی و گاهی هم با ابزار کردن توهم خدمت ذوقی به دین و جریان و بدعت سازی، از انگیزانند ههای ان بوده است. آغاز جریان گفته ی دروغ بستن به رسول الله، باتوجه به شواهد موجود، از زمان حیات خود رسول الله بوده ولی آغاز پیوستگی توانمند و رواج یافته ی آن، با خلافت معاویه و امویان در فضای دورتر و آرام تر و متنعم تر شامات، ساخته شده است. اوج گیری جعل حدیث به زبان پیامبر، در دوره ی امویان و عباسیان، به علت فرصت های سهم گیری در درگاه سیاسی تمامیت خواه در برابر حضور امامان اهل بیت در جامعه، همیشه در اوج و پشتیبانی شده، بوده است. فرقه گرایی در فضای متکثر شامات و پیرامون، زمینه ی موثر این حرکت است. مدح معاویه و امویان، مدح شامات و دمشق، افترا به پیامبر، مذمت اهل بیت و ساختن جاذبه ها و دافعه های ساختگی، از گونه های برجسته ی این طرح هستند.

 

واژگان کلیدی

شامات- جعل حدیث- امویان- بدعت- خلافت

 

  • امیررضا عطری
  • امیررضا عطری

پیرو 4 برای کتاب ((فهرستی از مراجع دینی شیعه و درآمدی منتقدانه ی مختصر بر روحانیت شیعه)):

 

إِنَّ إِلى‏ رَبِّکَ الرُّجْعى‏

 

مرجع درگذشته:

/ زادگاه و زادسال- پرورشگاه- تحصیلگاه- اقامتگاه- درگذشتگاه و درگذشتسال- آرامگاه، روشنگری ویژه ی کوتاه./

 

  • آیت الله ملا حبیب ­الله شریف کاشانی (حبیب الله شریف ساوِجی کاشانی)
  • امیررضا عطری

بخش1

و اما نکته ی بسیار بسیار مهمی که در تکمیل مطالبم باید بگویم، این است که، این سخنانی که بیان کردم، به این معنا نیست که دیگر هر کسی که علوم دینی و اسلامی را به صورتِ رَوِشمَند (با مقدمات و اصولش) تحصیل یا شاگردی یا مطالعه و پژوهش نکرده است، به خودش اجازه ی گستاخی، ادعای فضلِ بیخود و عالِم نَمایی بدهد! دانایی، با تَوَهُّمِ دانایی حاصل نمی شود ... ! توهمِ دانایی، مصداق بارزِ بی شعوری است.

راجع به تمامیِ نقد هایی که به ((روحانیت شیعه)) وارد کرده ام، باید بگویم که: (1) نقد های بسیار دیگری نیز در این باره وجود دارد که برای رعایت اختصار، ذکرشان نکردم. (2) من نه با عبا و عمامه مشکلی دارم و نه با لباده و نعلین! بلکه من با هر رفتار اشتباهی که ((به اسمِ اسلام و تشیع)) انجام شود، مشکل دارم. مثلاً: اگر فردا پس فردا بگویند که: از شاخصه های روحانیت (الهی شدن) در ((اسلام))، این است که شما کت و شلوار بپوشی، محاسنت را سه تیغه کنی و هر صبح دو تا پشتک بزنی، مطمئن باشید که من به کت و شلوار پوشیدن، محاسن را سه تیغه کردن و هر صبح دو تا پشتک زدن ((به اسمِ اسلام))، معترض می شوم و به چنین رفتار هایی نیز نقد وارد خواهم کرد. خب شاید عده ای به من بگویند که: تو اصلاً با همه ی پوشش ها و رفتار ها مخالف هستی! اما من در جواب می گویم: نه، این طور نیست! بلکه من با هر پوشش و رفتاری که در اسلام نیست یا اسلام نسبت به آن، دستوری نداده ولی یک عده می خواهند آن پوشش ها و رفتار ها را ((به اسمِ اسلام)) تمام کنند، مخالف هستم.

  • امیررضا عطری

پیرو 3 برای کتاب ((فهرستی از مراجع دینی شیعه و درآمدی منتقدانه ی مختصر بر روحانیت شیعه)):

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رفت و آمد های چند باره به یک شهر در یک بازه، بازگفت نمی شود.

مرجع درگذشته:

/ به ­نامی، نام و نام خانوادگی، زادگاه و زادسال- پرورشگاه- تحصیلگاه- اقامتگاه- درگذشتگاه و درگذشتسال- آرامگاه، روشنگری ویژه ی کوتاه./

  • سید عدنان غریفی، سید عدنان موسوی غریفی بحرانی، بصره 1245- بصره و خرمشهر- خرمشهر، نجف و سامرا- خرمشهر و بصره- کاظمیه 1301- نجف
  • امیررضا عطری

پیرو 2 برای کتاب ((فهرستی از مراجع دینی شیعه و درآمدی منتقدانه ی مختصر بر روحانیت شیعه)):

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرجع درگذشته:

/ نام و نام خانوادگی، به ­نامی، زادسال و درگذشتسال (به قمری)، زادگاه- پرورشگاه- تحصیلگاه- اقامتگاه- درگذشتگاه- آرامگاه، روشنگری ویژه ی کوتاه./

  • عبدالغنی بادکوبه ای، شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، 1350- احتمالاً پایانه های سده ی 13، باکو- باکو- باکو و نجف- باکو- باکو- باکو، سراینده به پارسی و ترکی- کمونیست های پلید قفقاز، او را پس از 4 سال زندان، دار زدند و شهیدش کردند./
  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

درآمد:

من نمی توانم نسبت به ((انسان))، بی تفاوت زندگی کنم. چون بسیار می اندیشم و بسیار خودم را جای دیگران می گذارم. هر چند کار دشواری است. چون از کودکی، تا حدودی تنها بزرگ شدم و برای دستیابی به پاسخ کنجکاوی هایم، از داشته هایم ((بهره)) و ((دلگرمی)) می گرفتم، همیشه نگاهی جدی و پر اهمیت برای ((زندگی انسانی)) قائل بودم و برای همین و به هزار و یک دلیل دیگر، هنوز هم بر این باورم که در میان آفرینش خدایی تا همیشه، از یک نگاهی که حداقلِ هوشمندی را داشته باشد، چیزی مهم تر از ((زندگی انسان ها)) نیست. آزاد ترین آفریده ی خدا. چون معنای شادی، اندوه و بازگشت به شادی را خوب و ژرف ((چشیدم)) و در خلوت خودم ((نگریستم))، این را می فهمم که هیچکس از شادکامی اش بدش نمی آید و هیچکس از تلخ کامی اش خوشش نمی آید و چه لذتبخش است که شادی معصومانه ی کسی را ببینی و حال خراب کسی را نبینی. جدا از از همه ی داستان های شیرین، تلخ و ساده ای که ما انسان ها با همدیگر داشته ایم، ولی چون سرشت ما یکی است، شرف می گوید: شادی دیگران، زیبا است.

چون از راه عقل و ریشه های تاریخی، زیبایی و لذت بخشی محض اسلام را دریافتم، دیدم که همه باید در این شادی سهیم باشند. جشن گرفتن بی حضور و یاد دیگران، زیبا نیست. ولی هر کسی آزادانه باید انتخاب کند. یعنی کارت دعوت این جشن را خود خدا برای همه فرستاده است. اگر قبول ندارید، درب قرآن را باز کنید و یک بار با اندیشه ورزی، از آغاز تا پایان به ترتیب بخوانید. خدا همه را فقط برای پذیرایی شدن دعوت نکرده است، بلکه با توجه ویژه ی نفر به نفر، از همه خواسته که در این بزم بزرگ، نقش ایفا بکنند و گوشه ای از کار را بگیرند. آری، در میهمانی خدا، همه ی فراخوانده شدگان، مهم و منحصر به فرد اند و در رعایت پایه های احترام و گرم گرفتن از سوی میزبان مهربان نسبت به این گرامیان، تبعیض معنا ندارد. بوستان، بوستان خدا است.

در میهمانی ابدی اسلام، یا بهتر است بی تعارف بگویم در ((خانه ی پدری ابدی و دلچسب اسلام))، برای همه ی فرزندان جا هست و کسی نیست که دلش بخواهد ((مسلمان)) باشد و اسلام به سینه ی او دست رد بزند. شما هر کسی که باشی، در اسلام الگویی برای خودت می توانی بیابی که زندگی تان تا حدودی مانند هم باشد و آن الگو که شرایط زندگی اش شبیه تو است، به جایگاه والا و بلندی در نزد پروردگار رسیده است. اگر قرآن، روایات مرتبط و تاریخ اسلام را مطالعه بفرمایید، خواهید دید که حتی افرادی که غافلانه در گنداب گناهان گوناگونی گرفتار بوده اند، خدا و معصومین برای بازگشتشان دعا می کردند و در آن ها کم هم نیستند افرادی که به آغوش یکتاپرستی و اسلام بازگشتند و در نزد خداوند و معصومان، عزت و احترام مخصوصی یافتند. پس هر کس که هستی، زندگی خصوصی ات هر گونه که هست، راه مسلمانی و تقرب به درگاه خدا برای تو، باز است. نه تنها مسلمانی، بلکه راه یک ((شخصیت اسلامی)) شدن، برای شما، بازِ باز است.

یکی از نعمت هایی که خدا در فطرت آدمی گذاشته است، نعمت گرایش به ازدواج است. هیچ انسانی با روان سالم را پیدا نخواهید کرد که از ازدواج بدش بیاید، از انس با یک همسر که از جنس مقابلش است بدش بیاید، از فرزند آوری و دیدن دلبری کردن فرزندان بدش بیاید، بلکه به اندیشه ی رسیدن به این داشته ها، دلخوش است. اگر با آموزه های اسلامی نیز آشنایی ژرف داشته باشد، جان این نعمت ها و همه ی نعمت ها را می فهمد و سپاسگزار درگاه پروردگار است. پس شخص سالم روان، چه مسلمان باشد چه کافر، ازدواج را دوست دارد. ولی گاهی وقت ها انسان با این که قدر یک نعمت را می فهمد، اما به هزار و یک دلیل برایش نشده است که خودش را به فعلیت آن نعمت برساند. برخی ها فکر می کنند که اگر کسی در زندگی اش چیزی را ندارد، یا آن را نخواسته یا شایستگی اش را نداشته است! ولی بسیاری افراد در جهان بوده و هستند که نعمتی را خواسته و برایش تلاش کرده اند و شایستگی اش را نیز خیلی بیشتر و بهتر از دیگران داشته اند، ولی اوضاع زندگی شان ساده و آسان نبوده است.

  • امیررضا عطری

پیرو 1 برای کتاب ((فهرستی از مراجع دینی شیعه و درآمدی منتقدانه ی مختصر بر روحانیت شیعه)):

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مراجع زنده:

/ نام و نام خانوادگی، به­ نامی، زادسال، زادگاه- پرورشگاه- تحصیلگاه- اقامتگاه، روشنگری ویژه ی کوتاه./

1. سید محمد جواد علوی بروجردی، آیت الله علوی بروجردی، 1330، قم- قم و تهران- قم و تهران- قم، نوه­ی دختری آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی است. (جا در چینش کتاب: میان شیخ محمد رضا نکونام و شیخ محمد امین مامقانی.)

  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

 

همیشه یک دسته از منطقه هایی که در رشد ظاهری یک مکتب تأثیر دارند، منطقه هایی هستند که دانشمندان آن مکتب، به دلیل های گوناگون حضور بیشتری در آن ناحیه ها داشته اند. مذهب تشیع اِثناعشری هم از این قاعده جدا نیست. ((جغرافیای دینی))، از موضوع های دانشی مورد علاقه ی من است و مسلماً هنگامی که درباره ی این مذهب باشد، برانگیزاننده ی انگیزه ی بیشتری در من درباره ی پرداختن به این موضوع بوده و می باشد. برای این به سراغ کتاب خودم ((فهرستی از مراجع دینی شیعه و درآمدی منتقدانه ی مختصر بر روحانیت شیعه)) آمدم و بر اساس آن، آغاز به فهرست بندی اندازه ای ((مکان های جغرافیایی زندگی مرجع های دینی)) نمودم و به سه بخش نقطه ای، پهنه ای و کشوری بخش بندی اش کردم و این داده های آماری به دست آمده را در این مقاله تقدیم شما می کنم.

  • امیررضا عطری
به نام خدا
 
با سلام ...
 
 
 
در این کتاب، به صورت محدود و مختصر و از دریچه ی پیشینه پژوهی و نقد، به واکاوی «عالِم دینی شدن»، «مرجعیت دینی»، «حوزه های علمیه» و «روحانیت» در شیعه، پرداخته ام. در این کتاب، با معیار قرار دادن قرآن، روایات، عقل، تاریخ تشیع، فقه تشیع و مطالب اجتماعی، در کنار طرح این مطالب، توضیحات ظریفی درباره ی «مهدویت»، «غیبت های صغری و کبرای امام زمان علیه السلام» و «معارف اسلامی» و نسبتشان با بحث جریان علمای شیعه ارائه کرده ام. در حقیقت، من در این اثر قصد دارم که نسبت به موضوعات مذکور، عادات و محاسباتِ ذهنیِ اشتباهِ مخاطبانم را اصلاح کنم و یک دید اصیل و فراموش شده را به آنها پیشنهاد بدهم. سپس با ذکر ویژگی ها و چهارچوب هایی که در مقدمه ی کتاب بیان کرده ام، به ذکر نام تعداد چشمگیری از «مراجع دینی شیعه» پرداخته ام.
  • امیررضا عطری
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396