امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

امیررضا عطری ام.
فعال و معلم دینی.
من هم مانند شما آدمیزادم،
ولی ((دین)) مانند ریاضی و هنر، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه ریاضیدان و هنرمند را به پای درستی هایش در ریاضی و هنر نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام ((دین)) و شغل آموزشی ام با آن پیوند دارد. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

این تارنوشت شخصی، می تواند راهی برای پیوند افزونتر میان شما و من باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

گم نکردن افراد آسیب زننده به تو در روز های تلخت

پنجشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۱۶ ب.ظ

یا خبیر و ای آگاه

 

هم میهن عزیزم!

روز های پر فشاری را از دید های گوناگونی در کنار یکدیگر، گذرانده و می گذرانیم: سیاسی-روانی-فرهنگی-اقتصادی-امنیتی و ... . هزار و یک علت هم دارد. ولی فعلاً باید به راهکار هایش بیندیشیم تا فاجعه ژرف تر نگردد. ما مانند شخص گلوله خورده ایم که حالا مهم نیست که چرا تیر خورده ایم، آن چه برای ((اکنون)) مهم است این است که فعلاً جلوی خونریزی را بگیریم.

فعلاً مهم ترین چیز برای حالا این است که بدانیم منی که خودم را خون آلود و با سینه خیز به بیمارستان می رسانم، چرا برخی افراد تنها مرا می نگریستند یا اصلاً حتی نمی نگریستند یا در هر صورت کمکی نمی کردند ... ؟! این هایی که هم نوعشان برایشان بی اهمیت است، کیانند؟!

  • در این هوا و حال بد و در فشار گذراندنِ لحظات عزیز عمر، یک نفر از ما نپرسید: جوان! چجوری صبحت را شب می کنی؟! چگونه شبت را صبح می کنی؟! وضعیتت چطور است؟! اصلاً به دروغ همدردی بکند! مانند پرنده ای در قفس و رها شده در بیابان رهایمان کردند! به راستی یعنی ما برایشان از یک شیء کمتر بودیم؟! من باید این بی تفاوتان همه کاره را بشناسم. دست کم بشناسمشان. این کمترین کاری است که برای احترام به خودم باید انجام بدهم.

من آدم مهربانی هستم. و بر این باور نیز هستم که هم بزرگترین پاداش هم بزرگترین کیفر برای شخص، - پس از استوار کردن حقوق بشر -، ((رها گداشتنش)) می باشد. ولی نادان نیستم و بر این باورم که یکی از راه های حل مشکلات نفسگیر جامعه، شناخت افرادی است که

1. به شما ضربه زدند (آگاهانه یا نا آگاهانه)

2. توان کمک به شما را داشتند ولی کمک نکردند

3. در جایگاه هایی قرار داشتند که می بایستی پاسخگو باشند ولی امروز منتقد و بستانکار نیز شده اند -، چون انسان های خودپرست و متکبری هستند-!

4. در جایگاه هایی قرار داشتند که می بایستی پاسخگو باشند ولی می خواهند ظاهر خود را دگرگون کرده و در کنار شما خودشان را جا بکنند و مطالبه گر نشان بدهند -، چون انسان های نیرنگ باز و دورویی هستند-!

5. با بهره گیری از ترفند های جذب امکانات و همرنگ شدن با جماعت، به عافیت طلبی و تن پروری شان رسیدند اما با شما همدلی یا دست کم همدردی نکردند و بسا گاهی بی ادبی هایی نیز کرده اند!

6. جزئی از 5 دسته ی پیش اند و به هر دلیلی می خواهند با گم کردن عمدی خودشان در زندگی شما و هم گروه نشان دادن خودشان میان هم اندیشانتان، اندک اندک به شما ضربه بزنند!

 

  • تا هنگامی که ما ندانیم چه کسانی وضعی را پیچیده تر می کنند، نمی توانیم آن ((دستگاه اندیشه ی مشکل زا)) را هم شناسایی کنیم که همانا سیستم های تفکر به انسان های طراحش برپا است. درست است که شخص ستم دیده، عصبانی است اما به احترام حل مشکل هم که شده باید بدون تعصب تا رسیدن به هدف رفع مشکل، شناسایی اشخاص آفریننده ی نقاط ضعف را دنبال کند. تا بتواند جلوی آسیب رساندنشان به جامعه را بگیرد. نمونه اگر 90 نفر را شناخت که جزء یک گروه مشترک اند و به او آسیب زده اند، این دلیل نمی شود که لزوماً و حتماً آن 10 نفر دیگر نیز آسیب زا باشند. آری، ولی باید از دور همیشه مراقب بود. حتی مراقب خود که خود من نیز آسیب آفرین نشوم! پس خوبِ خوب حداقل به تاریخ چندصد ساله ی گذشته ی ایران و جهان باید بنگریم.
  • نگاه ارزیابی اگر از لحظه ی اکنون به پشت سر باشد، چون دید گسترده تری به تو می دهد و کاربرد ابزاری دارد، بهتر است. پس برای نگاهِ یابندگی و سرنخی، نمی خواهد به سراغ کتابخانه ها و اتاق فکر بروی، از همین حالا و پیرامونت باید آغاز کنی و پی بگیری، به دید یک انسانِ محض، نه یک واژه کمتر نه بیشتر. خوب نگاه کن. سخنان کلی مرا هم سرسری نگیر و تطبیق بده. مطمئنم که خواننده ی هوشیار من، نیاز به تفسیرم از این گفته ها ندارد و خود، واگوی زنده ی این نوشته است.
  • شناخت این افراد نه برای کینه توزی است نه برای ساخت حس کینه توزی نه برای مرزبندی دوباره آن هم از سوی مردم نه برای نبخشیدن، بلکه برای این است که گنگ و گم زندگی نکنیم و بدانیم از هر کس چه انتظاری داشته باشیم که آگاهاانه اجازه ندهیم افرادی مشخص چه جدا چه آمده در میان مردم، برای ما مردم ساده و عادی، چالش و دردسر درست کنند. بدانیم از کجا ها آشوب ها و فشار ها بر ما سرازیر می شوند و ما را نادان فرض نکنند! همین!
  • این بحث هم، مرد و زن، خاندان و نا خاندان، جوان و پیر، زنده و مرده، حال و گذشته و آینده، هم میهن و نا هم میهن و هم دین و نا هم دین نمی شناسد. تا تمام تکلیفت را روشن نکنی و برای خود سنگر محکمی بنا نکنی، باز ((امکان)) آسیب زدن به تو و شلیک تیر به سویت هست!

 

ای انسان ها!

ای تجسم های خدا و دین!

ای آینه های بی نهایت ...

به خودتان آیید و ارزش خودتان را ارج نهید ...

باشد که با درستی، هماهنگ و شگفت آور و ((زندگی)) باشیم.

 

 

سامانه: #روزگار نوشت #انسان فراگیری اسلام #ایران شناسی

 

کرمانشاه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396