امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

امیررضا عطری ام.
فعال و معلم دینی.
من هم مانند شما آدمیزادم،
ولی ((دین)) مانند ریاضی و هنر، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه ریاضیدان و هنرمند را به پای درستی هایش در ریاضی و هنر نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام ((دین)) و شغل آموزشی ام با آن پیوند دارد. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

این تارنوشت شخصی، می تواند راهی برای پیوند افزونتر میان شما و من باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

- This site for everybody! so use translation tools, in bottom.

!!! اگر ((من)) رشته ی تحصیلی ام ((الهیات)) و ((علوم قرآن و حدیث)) و شغل آموزشی ام ((معلم دینی)) است یا شخصیتی ((دین پژوهانه)) هستم،

لزوما به این معنا نیست که ((طلبه)) هستم یا پیوندی با ((حوزه های علمیه)) دارم با احترام -.

لزوما به این معنا نیست که ((من)) مسئول کارهای خوب و بد و اشتباهِ دینی و غیر دینی دیگران هستم و باید ربطی به ((من)) هم داشته باشد.

لزوما به این معنا نیست که انسان ((خوب))، ((ساده))، ((مومن))، ((عجیب و غریب)) و ((پرهیزگار))ی هستم، یا ((دنیا گریزی)) در نزد من ((خوب)) است!

لزوما به این معنا نیست که در هر چیز که به من ربط دارد یا ندارد، پیشگام و پیشکار باشم.

لزوما به این معنا نیست که خانواده ام هم شبیه خودم هستند خوب یا بد یا اشتباه- یا زود ازدواج کرده ام یا پیش کسانی که اشتراکات ظاهری با هم داریم و نداریم، من هم محبوب و پر ارتباط یا منفور و گوشه گیر باشم.

لزوما به این معنا نیست که رشته ی دیگری در علوم انسانی را نتوانسته ام یا نمی فهمم یا نخوانده ام (چه درسی چه شخصی) یا سراغ مطالب دیگر نمی روم بلکه اگر به فهم درست ترم از متون تخصصی ام، ادراکم، آدم بهتر و مطلوب تری شدنم کمک کند، سراغش می روم.

لزوما به این معنا نیست که علوم پایه، فنی و تجربی را درک نمی کنم.

لزوما به این معنا نیست که تنها به کاغذ و خودکار محدود باشم و جز فعالیت های مربوطه در علوم انسانی، مهارت و کار دیگری نتوانسته ام یا تنوانم.

لزوما به این معنا نیست که به زبان عربی علاقه ی دلی داشته باشم، آن را بهترین زبان بدانم و مانند بلبل، عربی سخن بگویم!

لزوما به این معنا نیست که باید سراغ اندازه گیری میزان معنویت من بیایید و آن را هم با مظاهر نمادین مانند ریش، نماز، فروتنانه حرف زدن و ... اندازه بگیرید!

لزوما به این معنا نیست که اگر جلویم خوشمزه بازی دینی دربیاورند، خوشحال بشوم!

لزوما به این معنا نیست که فقط و همه جا باید از قرآن و روایات و داستان های دینی حرف بزنم، همه چیزشان و همه چیز را بلد باشم! و دائم و برای هر چیز به آنها ((استناد)) کنم، بلکه من چکیده ای از تمامیت زیسته ها و دانسته های های خودم هستم که چکیده ترین های کاربردی ام را به شکل هایی که بهره بخش تر بدانم به دنیای رو به رویم عرضه می کنم.

لزوما به این معنا نیست که من مدافع همه ی نظریه ها  و فرضیه های سرشناسان این رشته هستم و نقدی به آنها ندارم و چالشی حتی با ساختار عادی شده ی خود رشته و مطالعات ندارم!

لزوما به این معنا نیست که این تمام چیزی است که من هستم خوب یا بد یا اشتباه -. بلکه ((من)) هم مانند شما در پیچیدگی های این زندگی هزارتو، ((تاحدودی نماینده ی)) ((خودم)) و البته روش زندگی و آرزوها و چالش هایم هستم.

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اگر جایی میان آثارم تناقض دیدید، دیدگاه اصلی من، واپسین و آخرین نظرم است. من از قصد، هیچکدام از آثارم را پاک یا ویرایش نمی کنم، چون می خواهم گذار اندیشه ای ام آشکار باشد. من معصوم نیستم. زیستن و یاد گرفتن، مایه ی بالندگی ام است.

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

- بهره گیری از مطالب این پایگاه، تنها با اصول حرفه ای برگشت دادن (ذکر نام محتوا و سازنده) مجاز است، وگرنه مالک اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیست و تخلفات مربوط، پیگیری می شوند.

- هر گونه استفاده ی اقتصادی-تجاری و چاپی-انتشاراتی نسبت به آثار، دخل و تصرف های علمی و مادی در آن ها، کپی برداری و انتقال محتواهای خریدنی فقط با اجازه ی صاحب اثر مجاز می­باشد، در غیر این صورت، صاحب اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیست و تخلفات، پیگیری می شوند.

- یاد بگیریم حالا که جهان را بر پایه ی اقتصاد می گردانیم، خریدنی ترین چیزها ((دستآورد های معنوی و فکری)) اند. تا هنگامی که جهان این گونه می اندیشد، به پاس ارزش تلاش در راه ((پایه های مهارتی و واقعی زندگی)) بسیاری از آثار و خدمات تلاشگرانه ام نیز طبعاً از این قاعده ی چرخه ی اقتصادی، مستثنی نیست. باید یاد بگیریم، حالا که جهان را بر پایه ی اقتصاد می گردانیم، اندیشه ورزان دغدغه مند جامعه، همانند شما و دیگر گروه های بهره بخش و حتی متقلب جامعه، حق زندگی و حقوق حرفه ای-مدنی دارند!

- اگر نیاز به تولید محتوایی ویژه دارید یا برای هرگونه پیام کلی یا خصوصی، در بخش ((نظر)) همین پست اطلاع دهید.

 

  • امیررضا عطری

کارهای پراکنده:

 

 

بنیادهای نظری رواداری اجتماعی با نگاهی بر آیات و روایات

چکیده:

با نگاه به فراز و فرود های اجتماعی-سیاسی در تاریخ، روند تجربیات انسانی در گذر زمان تا به عصر معاصر به گونه­ای پیش رفته است که در عرصه ی حکمرانی سیاسی در جهان، شعارهای خط مشی خود را برای حفظ ثبات جامعه، بر رعایت حقوق متقابل قرار داده اند. راهکارهای سیاسی موجود مبنی بر رابطه ی مستقیم پاسداشت حقوق انسانی و گروه های انسانی در اجتماع است که نهایتاً به زد و خوردهای درون اجتماع نینجامد. ریشه های این رواداشتن ها و قائل شدن حق آزادی برای ابراز حقوق آحاد و اجتماعات گوناگون، بی گمان چون به محتوای فرهنگی باز می گردد پس به لحاظ موضوع به علم اخلاق پیوند می خورد و در تاریخ اخلاق نیز سرنخ این موضوع به شیوه های دینداری و رحمانی در تاریخ باز می گردد. با نگاه به آموزه های اصیل اسلامی به عنوان یک دین یکتاپرستانه در مرزبندی دین در جهان امروز، نه تنها ریشه ها و تأییدات روادانستن حق ابراز حقوق برای افراد و گروه ها را برای به خشونت کشیده­نشدن جامعه بلکه با تأکید بر کرامت انسان می بینیم، در قالب پندها و راهکارهایی که در آیات و روایات اشاره شده است بنیادهایی نظری نیز بر این موضوع را می توان از مسائل شخصی تا سیاسی، در این نگاه گذرا تا حدودی به دست داد.

واژگان کلیدی: رواداری، مدارا، تسامح، تساهل، رحمانیت، اجتماع، بنیاد دینی

 

 

مراکز حدیثی کم شناخته؛ وابسته به ایران (1)

چکیده:

همیشه در تاریخ حدیث اسلامی، مراکز و شهرهایی به دلیل تجمعات دینی یا ارتباط گیری های سیاسی، مرکزیت افزون تری در نشر روایات داشته اند. شهرها و سرزمین های حجاز، کوفه، قم، شام، بغداد و مصر در رأس این بازخوردها قرار داشته اند و دیگر وابسته ها یا جریان های مشابهشان نیز در رده های بعدی قرار می گیرند. در این میان شهرهایی نیز که تا حدودی به نظر می رسد که به دلیل آرامش نسبی شان از این زد و خورد آرا به دورتر بوده اند، فعالیت های حدیثی شان در تاریخ حدیث به گونه ی شایانی محل توجه نبوده است. تا جایی که برای واسازی هویت حدیثی آن ها و غنای افزون تر هویت دینی، مجبور هستیم در پژوهش هایی این چنین، به گام هایی نخستین و صرفاً بازیابنده بسنده کنیم تا بتوان در گام های بعدی، جورچین بازیابی هویت ارتباطی و سهم نشردهندگی شان در جغرافیای تاریخ حدیث اسلامی را بازیابیم. در این جستار، ردگیری راویان وابسته به ایران زمین، ما را به ارائه ی دسته بندی ای ساده و آغازگر برای شخصیت حدیثی مرتبط ایران واداشته است. خانواده ی احادیث و واژگان تاریخی رهگیری شده، ما را به شش حوزه ی حدیثی کم شناخته شده ی اصفهان، منطقه ی فارس، کرمان، ارمنستان و تفلیس رسانده است. سهم گیری های فزون تر و معنایافته تر هویتی این نگاه، در آماربندی های پس از بازجست هایی این چنین، خواهد بود. این نوشتار، نمونه ی 1 این مجموعه است.

واژگان کلیدی

تاریخ حدیث، حوزه های حدیثی کم شناخته، حدیث در ایران، مرکز ایران، جنوب ایران، قفقاز

 

 

مراکز حدیثی ناشناخته؛ باختر ایران

چکیده

همیشه در تاریخ حدیث اسلامی، مراکز و شهرهایی به دلیل تجمعات دینی یا ارتباط گیری های سیاسی، مرکزیت افزون­تری در نشر روایات داشته اند. شهرها و سرزمین های حجاز، کوفه، قم، شام، بغداد و مصر در رأس این بازخوردها قرار داشته اند و دیگر وابسته ها یا جریان های مشابهشان نیز در رده های بعدی قرار می گیرند. در این میان شهرهایی نیز که تا حدودی به نظر می رسد که به دلیل آرامش نسبی شان از این زد و خورد آرا به دورتر بوده اند، فعالیت های حدیثی شان در تاریخ حدیث به گونه ی شایانی محل توجه نبوده است. تا جایی که برای واسازی هویت حدیثی آن ها و غنای افزون تر هویت دینی، مجبور هستیم در پژوهش هایی این چنین، به گام هایی نخستین و صرفاً بازیابنده بسنده کنیم تا بتوان در گام های بعدی، جورچین بازیابی هویت ارتباطی و سهم نشردهندگی شان در جغرافیای تاریخ حدیث اسلامی را بازیابیم. در این جستار، ردگیری راویان باختر ایران زمین، ما را به ارائه ی دسته بندی ای ساده و آغازگر برای شخصیت حدیثی غرب ایران واداشته است. خانواده ی احادیث و واژگان تاریخی رهگیری شده، ما را به شش حوزه ی حدیثی کم شناخته شده ی قِرمیسین، دینَوَر، حُلوان، سِیمَره، نهاوند و همَدان رسانده است. سهم گیری های فزون تر و معنایافته تر هویتی این نگاه، در آماربندی های پس از بازجست هایی این چنین، خواهد بود.

واژگان کلیدی

تاریخ حدیث، حوزه های حدیثی کم شناخته، حدیث در غرب ایران، قرمیسین، سیمره، همدان

گزیده ای از متن:

نخستین سلسله ی ایرانی، کرد، مسلمان و شیعه ی دوازده امامی تاریخ ایرانِ پس از اسلام، سلسله ی آل حَسَنوِیه از کردهای بَرْزَکانی ایران در این ناحیه (پهنه ی پهناور شهر کنونی کرمانشاه و پیرامونش) بنیادگذاری کرد و حکمرانی اش را (در همه ی منطقه ی کرمانشاهان) پی گرفت. حدود نیمه دوم قرن چهارم هجری به مدت ۶۰ سال در دوره پریشانی خلافت عباسی در ایران، بر کل ناحیه ی قِرمیسین=کرمانشاه (مرکزیت جبال و ماه=ماد) و بخش هایی از همدان، کردستان، کردستان عراق، تا مرزهای آذربایجان و بخش هایی از لرستان و خوزستان فرمان راندند. نک: (دایرة المعارف بزرگ اسلامی، آل حسنویه) (عطری کرمانشاهی، حکومت های تاریخ ایران، 4)

به علت ویژه ترین موقعیت جغرافیایی-سیاسی کرمانشاه در مرزهای باختری-ارتباطی ایران و به گواه آثار باستانی موجود، حضور اقوام فارس در این پهنه و شهر و جریان فرهنگی-دینی-مذهبی آن هم، همیشه در تاریخ ایران و این دیار، دارای جریان و محسوس بوده است. نک: (عطری کرمانشاهی، فارس و فارسی کرمانشاهی، 13)

از راویان:

معقل قرمیسینی (سده سوم)/ محمد بن معقل قرمیسینی (سده سوم)/ ابراهیم بن شیبان قرمیسینی (337-؟)/ عمر دینوری قرمیسینی (330-؟)/ ابواسحق ابراهیم قرمیسینی (332-؟)/ احمد بن حسن قرمیسینی (358-؟)/ احمد بن حسین قرمیسینی(375-307) نک: (ظهیری، ص133-131)

 

 

اثرگذاری زیست بوم سیاسی-فرهنگی شام بر جریان جعل حدیث

چکیده

بر پایه ی یافته های مسلم تاریخی و روایی، پدیده ی جعل و دستبرد در احادیث اسلامی و نسبت دادن آن جعلیات به ویژه به پیامبر خاتم، رخ داده و میزان آن قابل توجه و رسیدگی می باشد. در این میان سهم بهره گیری های دنیوی و دستآورد اقبال عمومی به محوریت امور سیاسی و اقتصادی و گاهی هم با ابزار کردن توهم خدمت ذوقی به دین و جریان و بدعت سازی، از انگیزانند ههای ان بوده است. آغاز جریان گفته ی دروغ بستن به رسول الله، باتوجه به شواهد موجود، از زمان حیات خود رسول الله بوده ولی آغاز پیوستگی توانمند و رواج یافته ی آن، با خلافت معاویه و امویان در فضای دورتر و آرام تر و متنعم تر شامات، ساخته شده است. اوج گیری جعل حدیث به زبان پیامبر، در دوره ی امویان و عباسیان، به علت فرصت های سهم گیری در درگاه سیاسی تمامیت خواه در برابر حضور امامان اهل بیت در جامعه، همیشه در اوج و پشتیبانی شده، بوده است. فرقه گرایی در فضای متکثر شامات و پیرامون، زمینه ی موثر این حرکت است. مدح معاویه و امویان، مدح شامات و دمشق، افترا به پیامبر، مذمت اهل بیت و ساختن جاذبه ها و دافعه های ساختگی، از گونه های برجسته ی این طرح هستند.

 

واژگان کلیدی

شامات- جعل حدیث- امویان- بدعت- خلافت

 

  • امیررضا عطری
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396