امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

پژوهشگر دینی (علوم قرآن و حدیث)| Religious Researcher (Quran & Hadith Knowledges)

امیررضا عطری- معلم دینی | Amirreza Etri- Religious Teacher

امیررضا عطری ام.
فعال و معلم دینی.
من هم مانند شما آدمیزادم،
ولی ((دین)) مانند ریاضی و هنر، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه ریاضیدان و هنرمند را به پای درستی هایش در ریاضی و هنر نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام ((دین)) و شغل آموزشی ام با آن پیوند دارد. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

این تارنوشت شخصی، می تواند راهی برای پیوند افزونتر میان شما و من باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

برخی عادات بد ایرانی: نقدی اسلام گرایانه (3)

چهارشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ق.ظ

شبی تار، کرمانشاه، پاییز 1396. خیابان خیام.(نگاره ی شخصی)

 

به نام او ...

 

    چُنین پنداشتم که دنبال کردن مفصل این دنباله نوشتار، چون به درازا خواهد انجامید و نمونه های همانندش و بهترش وجود دارند و موضوعات دیگری در پایه های اجتماع کنونی برایم اولویت و نخستینگی بیشتری برای پر کردن جای خالی شان دارند که برایشان به نیروی پژوهش و نوشتن بپردازم، کار درست این است که جان مطلبم را تنها فهرستوار بیان کنم و راهکار هایش را به مطالعه و تجربه ی شخصی هم میهنان، هم زبانان و هم فرهنگانمان بسپارم.

بی گمان، نشان دادن کاستی ها، خود نخستین گام در کنجکاو کردن و پالایش و اصلاح بدی ها است. بازگویی بیشتر و راه حل های اسلام گرایانه شان را هم می توان در تفکر ((علوم قرآن و حدیثی)) شیعی، اندیشه های اندیشمندان اصیل شیعی و مطالعات تطبیقی-میان رشته ای شیعی بازیافت.

2. خودباختگی ارتباطی شوهر و زنِ در آستانه ی بچه دار شدن و خانواده شان، در پیوند با دیگران: کسان و موقعیت های پیشینشان را فراموش می کنند!

3. تلاش برای تحمیل کردن کلاس های دهن پرکن نسبت به فرزندان: در بچه ها با سردرگم کردنشان شان، عملاً علاقه کُشی می کنند.

4. نادیده انگاشتن آموزش همراهی با جنس مقابل به فرزندان: عموماً خواستی نیست که پسران و دختران مهارت و کارایی چگونگی برخورد و همکاری با همدیگر را یاد بگیرند و این به سرخوردگی عاطفی شان در آینده کشیده خواهد شد. بخواهی، نخواهی، دوست داشته باشی، دوست نداشته باشی، بلد باشی و بلد نباشی، جامعه ی انسانی، از دو عنصر ((مرد)) و ((زن)) ساخته می شود و جداسازی این دو عنصر، به نقص و ویرانی ترکیب منجر می شود. باید به بچگان مفهوم ((جنس مقابل)) را فهماند نه ((جنس مخالف)).

5. نایستادن در برابر رفتار های ناهنجار و زننده ی فرزندان: عادت به هر رفتاری در کودکی و نوجوانی، دوباره می گویم: عادت به هر رفتاری در کودکی و نوجوانی، ریشه در جوانی و میانسالی می دواند و چه خوبِ آن چه بد آن، دیگر پس از جوانی تنها به دست خود آن شخص و به سرسختی می تواند دگرگون شود و بس! پس تنبلی، وسواسی گری، جنگی بودن، کفتر بازی کردن، هوسبازی کردن و ... را خانواده اگر در دوره ی کودکی و نوجوانی شخص برطرف کرد، کرد، اگر نه، از آن پس دیگر از ((خدا)) گلایه نکند!

6. توجه نکردن به درک زیست جنسی فرزندان: آموزش ندادن پرسش و پاسخ های جنسی و جنسیتی به فرزندان به امید این که فعلاً به لک لک ها و فرشتگان فکر کنند یا بعداً خودشان فراخواهند گرفت، خیانت است؛ آن گاه این کمبود را خودشان با گیر افتادن در گناه، تجاوز به حریم دیگران، خیال بافی های اختلال زا و دیگران و دشمنان با اتلاف وقت و بازی دادنشان پر خواهند کرد.

7. دیگران دشمن پنداری: این که همه دشمن من اند و تنها من و آنچه که به من وابسته است باید پیروز باشد.

8. زنده کشی و مرده پرستی: ایرانی ها در این کار استاد اند! استاد تمام! یادآوری همه ی این موارد، به این معنا نیست که ایرانی ها همیشه این گونه بوده اند و خواهند بود ولی وظیفه ی امروزم، فریاد زدنشان است. این که ارزش افراد را تا زنده اند ندانند سپس پس مرگ آن اشخاص، دسته دسته گل سرخ و زرد پیشکش گورشان و یادشان و راهشان کنند!

9. زندگی سنجش گرایانه: مدام خود را با دیگران مقایسه کردن، نه با خود و گذشته ی خود!

10. تقلید کورکورانه: هر کس و هر گروهی هر کاری کرد ما هم بکنیم. مثل سبک پوشش که نکند یک وقت ما جا بمانیم و بازی را ببازیم!

11. رودربایستی و تعارف: یکی از سرشناس ترین عادات بد ایرانی در جهان، که هر چیزی را با مؤدب نمایی کِش بدهیم!

12. خود همه­ چیزدان پنداری و متخصص ستیزی: اظهار فضل و نظر یک شخص در هر چیزی، حتی چیز هایی که هنوز علمایش به نظر نرسیدند. سلیقه را به تخصص ترجیح دادن.

13. کم توجهی به چفت و بست درازهنگام اخلاقی در ازدواج: بسیار پیش می آید که به ازدواج های زودهنگام بی دوراندیشی و عاطفه ستیز تن می دهند یا به ثبات شخصیت و اخلاق طرف مقابل در ازدواج های به هنگام، رو نشان نمی دهند.

14. ازدواج سخت و زننده: شما این موارد را بگذار کنار هم، ببین چه جان کندنی به وجود می آید: موش و گربه بازی های خواستگاری و نامزدی، بله بُران، شیرینی خوران، شیربها، پشت عقد، حنابندان، جهازبَران، سفره ی عقد، آینه و شمعدان، زیرلفظی، خود مراسم مفصل عروسی که همگان یا بیشتر افراد باید با زنان بی حجاب تا سرحد جنون برقصند (آن هم با ادعای شیعِگی!)، داماد و عروس عسل دهان یکدیگر بگذارند و با مهمانان عکس باران شوند، در خیابان حسابی بوق ها را فشار دهند، برخی طوایف برنامه های ویژه و مخصوص حجله و شب زِفاف دارند، پاتختی، پاگشا و در برخی مناطق ایلی و عشیره ای تر، رسومی سرسام آور تر، یک عده هم زود گیر می دهند که ما نوه می خواهیم یالّا! بعد می گویند چرا جوانان هر چه پیش می رویم هی گرایششان به ازدواج کمتر و کمرنگتر می شود؟! کسی نیست بگوید که لعنتی! تو خودت ضدگرایشی! همه ی این ها را بگذار کنار تقلید کردن از غرب و مشکلات بیکاری و اقتصادی و روحی! ببین چه فاجعه ای می شود! این بحرانی نیست که سلسله ی روحانیت در ایران بخواهد ناقدش باشد، بلکه خود متهم ردیف نخست است، چون جریانی که توانایی حاکمیت برای خود قائل است، به طریق اولی می بایستی فرهنگ مردم را اصلاح می کرده است. -

15. قوم پرستی: قوم گرایی افراطی کنونی، به ویژه هر چه از مرکز و درون ایران به سوی مرز ها پیش می رویم به ویژه نوار باختری ایران، و این همان دامن زدن به آتش افکنی های دشمنان ایران و تشیع است.

16. کاهش فروتنی مردمی: تواضع مردم و رَحم اجتماعی، صرفاً به دلیل نگاه منفعلانه ی اقتصادی رو به کاهش است و به هر چیزی نگاه فرصت و کارشکنی به ویژه در کار های گروهی دارند.

17. جوگیرانه و همیشه در صحنه عمل کردن: بدون چاره اندیشی درباره ی گذشته و آینده، درگیر هیجان می شوند و درباره ی هر جریان عمومی ای زود ابراز موضع می کنند.

18. نادیده انگاری توسعه و پیشرفت: به زیبایی ظاهری شهر ها اهمیت نمی دهند و این زیبایی ها بیشتر یادگار گذشتگا اند و امروز خانه های بسیاری هستند که نما های آجر های ساده و معمولی و به درد نخورشان با حرص و آز صاحبان درونشان نمی خواند! تا نما را درست نکنیم، به پیشرفت هم نمی توان اندیشید. تناقض است!

19. ظاهر و نماد پرستی: فقط شعار فقط شعار! فریاد های عدالت عدالت ولی از نزدیک، منفی و دافعه!

20. گذشته گرایی: هی از گذشته یاد می کنند، چه خوبش چه بدش! خوبش که به دیدگاه من، به جای فقط سخندانی، باید به آن عمل شود، چون در غیر این صورت عملاً به رسالتِ اکنون، دهن کجی می شود و بدش هم که که خودشان باید در جایگاه پاسخگویی باشند نه گلایه! خاطره بازی هم اندازه ای دارد!

21. مرگ هراسی: آخ آخ! امان از این عادت ویرانگر! از صبح تا شب به ویژه در رسانه، مرگ را در بوق و کرنا می کنند در حالی که مغز تشیع ((امید)) است. مرگ و یادش مشکلی ندارد، سر جایش بسیار نیکو هم هست، ولی هنگامی که از صبح تا شب این یاد را مثل باران بر سر مردم به ویژه نوجوانان و جوانان ریختی، یعنی یاد مرگ را برای رهایی از ترس مرگ می خواهی که از جایگاه خوب آخرتت، خودت را مطمئن بکنی، نه این که مرگ آگاهی داشته باشی! چون کسی که به جای مرگ هراسی، مرگ آگاهی دارد، با وِجدان بیدارش، با گذشته اش نمی جنگد، بلکه توبه می کند و مرگ را یک حالتِ گذار می داند. یک مرگ آگاه، تلاشش این است که در لحظه ی اکنون زندگی کند، هر چند سخت؛ ولی یک مرگ هراس، تلاشش این است که در فکر گذشته و آینده زندگی کند، هر چند به ظاهر افیون!

 

 

کرمانشاه.

سامانه: #ایران شناسی

  • امیررضا عطری

اینجا ایران

خودنقدی

عادت بد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396