- روشنگری هایی درباره ی بخش ((زبان)) این کتاب
ویژگی های دگرگون این واژه نامه را پیش از این برشمردم.
توضیح بیشتر این که تا آنجایی که توانستم، این جزئیات زبانی را طبیعتاً نیاورده ام، با همه ی نمونه های مثالی شان: ضمیر جمعی تأکیدی فعل (ان: تلفظ: آن/ بُردیمان و خُوردیمان)، حرف بسیار مشترک (اَ: از)، آوا ( َ: داییَه و گِرِفتَه/ ِ: خُنِک و دِماغ)، ضمیر اشاره ای پسوندی (گَه و گاهی قدیمی کَه: کِتابَگَه/ کِتابَکَه و دَرَگَه/ دَرَکَه- ِم: جانِم و دِلِم)، نخستین مُصَوِّت (مُ: مُگُفتَن)، فعل نخست تأکیدی (بودُودَن: واو میان دو لبی) و فعل های ریخت پیوندی (چیدُودَن: واو میان دو لبی) و ... . اگر توفیق بود، در فرصت دیگری به آنها خواهم پرداخت.
واژگان و عباراتی را که درونمایهشان توهین به قومیت های دیگر بود، نیاوردم. این واژگان، به روشنی اثبات می کنند که گروه هایی فارس، انبوه، با سابقه و نسبتاً دست به کار در این شهر بوده اند که خودشان را بنا به علت های گوناگون اجتماعی، به خصوص رو به روی کرد ها (رأس دیگران) می دیده اند، که آوردن این واژگان، به دلالت های این اثر توان افزونتری می بخشید، اما من با اخلاق علمی ام اجازه نمی دهم که دامن زدن به ((مهربانی مردمی)) را قربانی پر دلیل تر شدن نوشته ام بکنم، برای همین، آنها را نیاورده ام.
هر واژه ای که آن را به زبانی دیگر نسبت نداده ام، فارسی است.
اگر روی گونه ی تلفظ حرفی تأکید نکردم، تلفظش آزاد بوده است.
- ۰ نظر
- ۰۵ آبان ۰۰ ، ۲۱:۱۷
- ۵۹ نمایش