یا خبیر و ای آگاه
هم میهن عزیزم!
روز های پر فشاری را از دید های گوناگونی در کنار یکدیگر، گذرانده و می گذرانیم: سیاسی-روانی-فرهنگی-اقتصادی-امنیتی و ... . هزار و یک علت هم دارد. ولی فعلاً باید به راهکار هایش بیندیشیم تا فاجعه ژرف تر نگردد. ما مانند شخص گلوله خورده ایم که حالا مهم نیست که چرا تیر خورده ایم، آن چه برای ((اکنون)) مهم است این است که فعلاً جلوی خونریزی را بگیریم.
فعلاً مهم ترین چیز برای حالا این است که بدانیم منی که خودم را خون آلود و با سینه خیز به بیمارستان می رسانم، چرا برخی افراد تنها مرا می نگریستند یا اصلاً حتی نمی نگریستند یا در هر صورت کمکی نمی کردند ... ؟! این هایی که هم نوعشان برایشان بی اهمیت است، کیانند؟!
- در این هوا و حال بد و در فشار گذراندنِ لحظات عزیز عمر، یک نفر از ما نپرسید: جوان! چجوری صبحت را شب می کنی؟! چگونه شبت را صبح می کنی؟! وضعیتت چطور است؟! اصلاً به دروغ همدردی بکند! مانند پرنده ای در قفس و رها شده در بیابان رهایمان کردند! به راستی یعنی ما برایشان از یک شیء کمتر بودیم؟! من باید این بی تفاوتان همه کاره را بشناسم. دست کم بشناسمشان. این کمترین کاری است که برای احترام به خودم باید انجام بدهم.
من آدم مهربانی هستم. و بر این باور نیز هستم که هم بزرگترین پاداش هم بزرگترین کیفر برای شخص، - پس از استوار کردن حقوق بشر -، ((رها گداشتنش)) می باشد. ولی نادان نیستم و بر این باورم که یکی از راه های حل مشکلات نفسگیر جامعه، شناخت افرادی است که
1. به شما ضربه زدند (آگاهانه یا نا آگاهانه)
2. توان کمک به شما را داشتند ولی کمک نکردند
3. در جایگاه هایی قرار داشتند که می بایستی پاسخگو باشند ولی امروز منتقد و بستانکار نیز شده اند -، چون انسان های خودپرست و متکبری هستند-!
4. در جایگاه هایی قرار داشتند که می بایستی پاسخگو باشند ولی می خواهند ظاهر خود را دگرگون کرده و در کنار شما خودشان را جا بکنند و مطالبه گر نشان بدهند -، چون انسان های نیرنگ باز و دورویی هستند-!
5. با بهره گیری از ترفند های جذب امکانات و همرنگ شدن با جماعت، به عافیت طلبی و تن پروری شان رسیدند اما با شما همدلی یا دست کم همدردی نکردند و بسا گاهی بی ادبی هایی نیز کرده اند!
6. جزئی از 5 دسته ی پیش اند و به هر دلیلی می خواهند با گم کردن عمدی خودشان در زندگی شما و هم گروه نشان دادن خودشان میان هم اندیشانتان، اندک اندک به شما ضربه بزنند!