امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

دبیر و فعال علوم انسانی | Humanities Teacher & Activist

امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

دبیر و فعال علوم انسانی | Humanities Teacher & Activist

امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

امیررضا عطری ام.
فعال و دبیر علوم انسانی.

این تارنوشت می تواند راهی برای پیوند و ارتباط افزونتر ما باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

Amirreza Etri
Iranian Activist and Humanities Teacher.

This blog can be a way for us to connect and communicate more.
Best wishes...

- - - تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران - - -

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین عملی» ثبت شده است

شنیداری:

تکلیف من پارسی زبان در زندگی چیست؟! 1 هم معنادهی و آوا، --------- انسان بودن و جهان امروز ----------- ایرانی بودن و جهان امروز -------------- فعالیت در جهان امروز ------------- دینداری و جهان و امروز ---------- کرمانشاه و چالش هایش -------------- هدف من در حال بیداری 

What Should I do with Pornsites?!

دیداری:

+انسان و دین 151 پیش درآمد ----------- درون اسطوره. ما و تمدن------------- واژگان دین. گذر از قرارداد1 --------------واژگان دین. گذر از قرارداد2------------واژگان دین. گذر از قرارداد3--------------واژگان دین. گذر از قرارداد4------------- گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی1---------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی2------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی3 -------------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی4

  • امیررضا عطری

یا رَحمنُ یا رَحیم ...

 

هر دینی دانش هایی دارد و هر کدام از این دانش ها بزرگانی. هر یک از این بزرگان، از دریچه ی ویژه دانی و تخصص خودشان، به دین نگاه می کنند و مطلب برداشت می کنند. فقیه، دوربین فقهی دارد، متأله دوربین الهیاتی، قرآنی-حدیثی دوربین اصیل ثقلینی و ... ، ولی هیچکدام از این ها، به مغز دین نمی نگرند، حتی قرآنی-حدیثی ها ))به صِرف قرآنی-حدیثی بودنشان(( نمی توانند ادعا کنند که گوهر دین را پیاده می کنند؛ درست است که با منابع دستِ نخست اسلام، سر و کار دارند، منتهی دین برای این که ضمانت اجرایی ای به مردم بدهد که دوستش از دشمنش و کار اصالت دار را از کار قاطی دار بشناسند، ادعا هایش را به بزرگ ترین گونه ترسیم و مشروط به برپا شدن و ((اقامه)) کرده است، برای همین بی تعارف، به ما الگو های معصوم و صریحی همچون امیرالمومنین سلام الله علیه را می شناساند که نگوییم در حکومت علی هم، دیگران نگذاشتند عدالت کامل رعایت شود، زیرا تاریخ و هستی گواهی می دهند که علی برای اجرای عدالت، همه ی توانش را و تا پایان عمرش به کار گرفت. آیا ما هم همه ی زورمان را و همیشه در راه عدالت زدیم؟! عصمت علی هم بهانه های ما را می بُرد، چون معصوم بودنش نشان می دهد که ما باید در همه چیز و همیشه او را الگوی خود قرار دهیم و اگر بنا بر توجیه کم کاری مان بود، اصلاً الگو های دینی ما نمی بایست معصوم بودند، تا ما از زیر مسئولیت کار هایمان در برویم! و این با حکمت الهی نمی سازد.

پس جوهر دین، در افق و نگاهی بالاتر و والاتر آغاز می گردد. اگر همه ی اسلام را بفشاریم و چکیده کنیم: یعنی در اصولش که توحید، نبوت، امامت، معاد و عدالت است و در روشش که اعتقادی، احکامی و اخلاقی است، نگاهی فراگیر داشته باشیم، جانِ همه اش و بیخ و بنیاد همه اش، درد ((انسان)) است و ((انسان)) و ((انسان)) ...

درد انسانیت داشتن هم بنا به عقلِ عُقلا و نما و روحِ قرآن و روایات اهل بیت سلام الله علیهم، به این نیست که من تنها سخنان مهربانانه و با لبخند بزنم، گناه همه را بشورم و نمایش های جاذبه دارِ محض داشته باشم، بلکه این را یک کودک 5 ساله هم می داند که چیزی واقعی است که اثر بکند، به شعار و حرف نیست. جایی دین در حال پیاده سازی است که مردم کف خیابان اعلام عمومی بکنند که ما داریم تلاش های ملموس و اثرگذار در راه عدالت عمومی و همه جانبه را در قلبمان و روی قالی خانه مان می بینیم. کسی که این دست ویژگیِ اجرا کُنندگی دارد می تواند بگوید که من منتظر ظهور امام دوازدهم هستم. وگرنه اگر ادعای دینداری کند، از 3 حال بیرون نیست: 1. یا دو رو و منافق است 2. یا اصلاً پایه ی دین را نگرفته و نمی داند 3. یا فقط مسلمانی است که تنها ور رفتن و سرگرم شدن با نوشته های دینی، را دوست دارد./ با احترام.

  • امیررضا عطری

چکیده:

علوم قرآن و حدیث، برای محتوای اصیل، مادر رشته های علوم اسلامی است. در دوره معاصر، به دلیل برخورد های بزرگ جامعه ایران با بحران تمدنی، بازگشت به هویت انسانی موجود در ثقلین، در مجامع به سردمداری دانشگاه، بالاترین خیزشش را در تاریخ علوم تا کنون داشته است. در چنین حالتی با استقبال جوانان فرهیخته برای این تحصیل، سزاست که استواری جایگاه نامنظمش، از طرف کارگزارانش، تعیین گردد. هویت یکپارچه با راهکار در تکالیف درونی و بیرونی، خواستار بهبود جایگاه تحصیلی و شغلی/ برون رفت از سستی انسانی محتوایی/ یادآوری مهم ترین نقشش بر ضرورت زندگی امام­محورِ (مهدویت) جامعه، است.

کلیدواژه ها:

علوم قرآن و حدیث، قرآنی-حدیثی، ثقلین، آینده تحصیلی، مهدویت، هویت 

 

  1. پیش درآمد
    1. دیباچه:

جدا از دیرینه و اصیل بودن واژه های ((قرآن))، ((حدیث)) و ((علم)) و دیگر واژه های هم­ریشه شان، در فرهنگ علوم اسلامی به ویژه در ایران به دلیل پیشینه در دوستی اهل بیت (سلام الله علیهم)، عبارت ((علوم قرآن و حدیث)) در روزگار ما عبارت نسبتاً نوظهور یافته ای در جامعه­ی دانشی ایران است که بیشتر به یک رشته ی ویژه ی دانشگاهی گفته می شود که پس از ساخته شدن نخستین دانشکده­های الهیات و معارف اسلامی ایران (با نام پیشین دانشکده ی معقول و منقول) به چینش در دو دانشگاه: 1. دانشگاه تهران در سال 1313 ه.خ (تارگاه دانشگاه تهران، بی تا) 2. دانشگاه مشهد سال در 1337 ]دانشگاه فردوسی کنونی مشهد[، برای نخستین بار رشته ای به نام ((قرآن و حدیث و متون عربی)) در سال 1349 در دانشگاه مشهد برگزار شد (تارگاه دانشگاه فردوسی مشهد، بی تا). رفته رفته پس از انقلاب فرهنگی ایران در دهه ی 1360، نام این رشته به نام کنونی اش دگرگون شد، دانشگاه های بیشتری در ایران این رشته را برقرار کرده و بر شمار دانشکده های الهیات و معارف اسلامی و دانشگاه های تخصصی ((علوم قرآن و حدیث)) نیز افزوده شد.

ریشه ی آغاز این اقدام در دانشگاه مشهد و این بازنگاه و بازتوجه به تخصصی و مهم بودن خود مطالعات قرآن و حدیث، تحت تأثیر فضای دانشیِ فراگیر معاصر در حوزه ی علمیه ی مشهد بود که به محوریت اندیشه های اعتقادی منتقدانه به عرفان و فلسفه ی رایج در حوزه های علمیه ی شیعه، از آیت الله میرزا مهدی اصفهانی غروی (د.1325) به­نام به ((مکتب معارفی خراسان)) و بعد ها ((مکتب تفکیک)) تلنگر یافت و از طرف نسل شاگردان و پیروان و دیگر هم­اندیشان، دنبال شد. هر چند که به دلیل اهمیت بیش از اندازه ی حوزه ها به فقه­ و اصول، اخلاق و فلسفه، هرگز قرآن و روایات به عنوان درس، در تاریخ حوزه مطرح نبوده اند. (نک: حکیمی، 1388)

جریان توجه به پرداخت ویژه به خود ((خاستگاه های دستِ اول آموزه های اسلامیِ علوم اسلامی)) یعنی قرآنِ کریم و روایاتِ پیامبر اکرم و اهل بیت (سلام الله علیهم)، در طول دوران غیبت امام دوازدهم مهدی موعود (عجل الله فرجه) همواره از سوی بسیاری از عالمان شیعی معتبر مطرح بوده است، ولی در عصر صفویان به بعد یعنی در حوزه های علمیه تا دوره ی معاصر، بیشتر این افراد را کسانی تشکیل داده اند که در فرهنگ علمی رایج جهان شیعه، به آن ها لقب های ((محدث)) و ((اَخباری)) را نسبت داده اند، نمونه همچون: 1. محدث: استاد سید جلال الدین حسینی اُرمَوی (د. 1358)، علامه عبدالحسین امینی (د. 1349) و شیخ عباس قمی (د. 1319) 2. اخباری: علامه محمد باقر مجلسی (د. 1110 ق.)، شیخ محمد حر عاملی (د. 1104 ق.) و ملا محسن فیض کاشانی (د. 1091 ق.).

  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله ای که ما در جستار های پیش رو در پی آن هستیم، برگرفته از وضعیت نسبتاً رها شده ی امروز این رشته در فضای حرفه ای و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است. ما در کشوری زیست می کنیم که پایه های انقلاب 1357 آن، بنا به باور بنیادگذاران آن، بر دین اسلام استوار می باشد. دینی که بنا به شهرت علمی در حوزه های علمیه شیعی، منابع اجتهاد و پیشبرد مرز های علوم دینی آن بر 4 رکن کتاب، سنت، عقل و اجماع می جنبد و آنچه که به این منابع ((شخصیت اسلامی)) می دهد، همان ((کتاب)) و ((سنت)) است، زیرا عقل و اجماع متعلق به همه ی انسان ها و دانش­ها است نه، تنها مسلمانان و معارف اسلامی.

  • امیررضا عطری
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396