امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

دبیر و فعال علوم انسانی | Humanities Teacher & Activist

امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

دبیر و فعال علوم انسانی | Humanities Teacher & Activist

امیررضا عطری- کاربرد علوم انسانی | Amirreza Etri- Humanities Application

امیررضا عطری ام.
فعال و دبیر علوم انسانی.

این تارنوشت می تواند راهی برای پیوند و ارتباط افزونتر ما باشد.
با آرزوی بهترین ها ...

Amirreza Etri
Iranian Activist and Humanities Teacher.

This blog can be a way for us to connect and communicate more.
Best wishes...

- - - تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران - - -

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

مترجم سایت

دیکشنری

۱۲ مطلب با موضوع «میان رشته ای علوم اسلامی و علوم انسانی Interdisciplinary islamic knowledges and humanities» ثبت شده است

  • امیررضا عطری

چکیده:

با نگاه به فراز و فرود های اجتماعی-سیاسی در تاریخ، روند تجربیات انسانی در گذر زمان تا به عصر معاصر به گونه­ای پیش رفته است که در عرصه ی حکمرانی سیاسی در جهان، شعارهای خط مشی خود را برای حفظ ثبات جامعه، بر رعایت حقوق متقابل قرار داده اند. راهکارهای سیاسی موجود مبنی بر رابطه ی مستقیم پاسداشت حقوق انسانی و گروه های انسانی در اجتماع است که نهایتاً به زد و خوردهای درون اجتماع نینجامد. ریشه های این رواداشتن ها و قائل شدن حق آزادی برای ابراز حقوق آحاد و اجتماعات گوناگون، بی گمان چون به محتوای فرهنگی باز می گردد پس به لحاظ موضوع به علم اخلاق پیوند می خورد و در تاریخ اخلاق نیز سرنخ این موضوع به شیوه های دینداری و رحمانی در تاریخ باز می گردد. با نگاه به آموزه های اصیل اسلامی به عنوان یک دین یکتاپرستانه در مرزبندی دین در جهان امروز، نه تنها ریشه ها و تأییدات روادانستن حق ابراز حقوق برای افراد و گروه ها را برای به خشونت کشیده­نشدن جامعه بلکه با تأکید بر کرامت انسان می بینیم، در قالب پندها و راهکارهایی که در آیات و روایات اشاره شده است بنیادهایی نظری نیز بر این موضوع را می توان از مسائل شخصی تا سیاسی، در این نگاه گذرا تا حدودی به دست داد.

 

واژگان کلیدی: رواداری، مدارا، تسامح، تساهل، رحمانیت، اجتماع، بنیاد دینی

  • امیررضا عطری

دولت و همه ی مسئولان گرامی کشور!

با پایان دادن به تعطیلات بی رویه و ناتراز در کشور، نخست به ارزش خود در نزد مردم ادامه دهید و در راس همه ی سازمان ها، کشور را به وسیله ((آموزش و پرورش آن)) از لبه ی پرتگاه به کنار آورید. رها کردن شغل های مهم کشور مانند معلمی، در شان شما نیست، چون اگر معلمان کشور، هر روز در امر فعالیت کشور درگیر نباشند و بخواهید آموزش و پرورش را به سبک چندصدسال پیش ناکجاآباد مدیریت کنید، دامنه ی تباهی و فساد در همه ی فعالیت های کشور -که بنیاد تک تک شان در آموزش و پرورش است-، پیش از هر کسی دامن خودتان را می گیرد که هم اکنون شعله های آن در حال جان گرفتن است ...

 

چه کسی گفته که آموزش و پرورش نمی تواند تولید ثروت کند ... ؟!

چرا نباید ((همه)) رشته های دانشگاهی کشور سهم و حق و فرصت های فراوان کار داشته باشند .. ؟!

وقتی من نوعی توان کار در روند کشور دارم، رشته ام هر چه که هست، چرا نباید سهم در اشتغال های گوناگون اداری یا حمایت خصوصی داشته باشم ... ؟!

اگر بنا بر کار دقیق است، خب مگر رشته های خودتان چقدر با شغل هایتان ارتباط دارد ... ؟!

قانون برای همه ... فرصت برای همه ... دارد دیر میشود!

                 /   خوب ((بمانید)) ...     /

 

# نه به تعطیلی

#نه به بیکاری     #نه به بدکاری     #نه به بیگاری     #آری به درست کاری

#زمستان پر کار     #بهار پر کار       #تابستان پر کار        #پاییز پر کار

-----------------------------------------------------------------------------------------

 

آموزشگاه علمی آبان / کرمانشاه- خیابان کسری- کوچه نگارستان/  همه ی درس های دبستان، دبیرستان متوسطه ی اول و دوم

 

 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

📍دیگر خدمات:

💻Web:

ادب گویه های مرحوم مرتضی عطری:
 mortezaetri.blog.ir

خدمات فکری بی مرز اندیش:
 bi-marz-andish.blog.ir

نشر آثار فکری استاد مرتضی جزایری:
 smjazayeri.blog.ir

 

🗳Telegram:

((عربی)) به زبان آدمی‌زاد
 t.me/arabiye_adamizad

کتاب های مورد نیاز
 t.me/ketabhaye_moredeniyaz

 

!!! در همه ی حوزه های مربوط، تمایل به همکاری دارم:
- پاره وقت معین، در قم و تهران و پیرامون.
- دورکاری و آنلاین برای فارسی  زبانان جهان
- حضوری معین، در شهر کرمانشاه و پیرامون          !!!!!!!

 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

- This site for everybody! so use translation tools, in bottom.

!!! اگر ((من)) رشته ی تحصیلی ام در ((علوم انسانی))، ((الهیات)) و ((علوم قرآن و حدیث)) و شغل آموزشی ام ((مرتبط با آن)) است یا شخصیتی ((دین پژوهانه)) هستم،

لزوما به این معنا نیست که ((طلبه)) باشم یا پیوندی با ((حوزه های علمیه))، نهادهای تبلیغی، نظامی و امنیتی داشته باشم با احترام -.

لزوما به این معنا نیست که ((من)) مسئول کارهای خوب و بد و اشتباهِ دینی و غیر دینی دیگران هستم و باید ربطی به ((من)) هم داشته باشد.

لزوما به این معنا نیست که انسان ((خوب))، ((ساده))، ((مومن))، ((عجیب و غریب)) و ((پرهیزگار))ی هستم، یا ((دنیا گریزی)) در نزد من ((خوب)) است!

لزوما به این معنا نیست که در هر چیز که به من ربط دارد یا ندارد، پیشگام و پیشکار باشم.

لزوما به این معنا نیست که خانواده ام هم شبیه خودم هستند خوب یا بد یا اشتباه- یا زود ازدواج کرده ام یا پیش کسانی که اشتراکات ظاهری با هم داریم و نداریم، من هم محبوب و پر ارتباط یا منفور و گوشه گیر باشم.

لزوما به این معنا نیست که رشته ی دیگری در علوم انسانی را نتوانسته ام یا نمی فهمم یا نخوانده ام (چه درسی چه شخصی) یا سراغ مطالب دیگر نمی روم بلکه اگر به فهم درست ترم از متون تخصصی ام، ادراکم، آدم بهتر و مطلوب تری شدنم کمک کند، سراغش می روم.

لزوما به این معنا نیست که علوم پایه، فنی و تجربی را درک نمی کنم.

لزوما به این معنا نیست که تنها به کاغذ و خودکار محدود باشم و جز فعالیت های مربوطه در علوم انسانی، مهارت و کار دیگری نتوانسته ام یا تنوانم.

لزوما به این معنا نیست که به زبان عربی علاقه ی دلی داشته باشم، آن را بهترین زبان بدانم و مانند بلبل، عربی سخن بگویم!

لزوما به این معنا نیست که باید سراغ اندازه گیری میزان معنویت من بیایید و آن را هم با مظاهر نمادین مانند ریش، نماز، فروتنانه حرف زدن و ... اندازه بگیرید!

لزوما به این معنا نیست که اگر جلویم خوشمزه بازی دینی دربیاورند، خوشحال بشوم!

لزوما به این معنا نیست که فقط و همه جا باید از قرآن و روایات و داستان های دینی حرف بزنم، همه چیزشان و همه چیز را بلد باشم! و دائم و برای هر چیز به آنها ((استناد)) کنم، بلکه من چکیده ای از تمامیت زیسته ها و دانسته های های خودم هستم که چکیده ترین های کاربردی ام را به شکل هایی که بهره بخش تر بدانم به دنیای رو به رویم عرضه می کنم.

لزوما به این معنا نیست که من مدافع همه ی نظریه ها  و فرضیه های سرشناسان این رشته هستم و نقدی به آنها ندارم و چالشی حتی با ساختار عادی شده ی خود رشته و مطالعات ندارم!

لزوما به این معنا نیست که این تمام چیزی است که من هستم خوب یا بد یا اشتباه-. بلکه ((من)) هم مانند شما در پیچیدگی های این زندگی هزارتو، ((تاحدودی نماینده ی)) ((خودم)) و البته روش زندگی و آرزوها و چالش هایم هستم.

----------------------------------------------------------------------------------------------------

((دین)) هم مانند دیگر رشته های علوم انسانی و حتی مانند ریاضی و شیمی، یک ((سامانه ی اندیشه)) است، که در درونمایه اش، از ((بروزِ نیت های شکوفاگرِ درونِ وجدان انسان، برگرفته از انسان های صالح)) ساخته شده و ربطی به سلیقه ها و اشتباهاتمان ندارد، همان گونه که سلیقه و اشتباه انسانی دان، ریاضیدان و شیمیدان را به پای درستی هایش در آن دانش ها نمی گذارید!

هیچ ادعا و علاقه ای به مقدس نمایی و غیر طبیعی بودن ندارم. فقط حوزه ی مطالعاتی مورد علاقه ام در علوم انسانی ((دین)) است و شغل آموزشی ام را هم با آن پیوند دادم، شاید کاری کنیم. مقدس و دیندار، کسی است که وجودش به درد تمام زندگی ات بخورد. من هم یک آدم معمولی ام. دوست دارم زندگی ام همگام با عرف زندگی آدم های نرمال در کل دنیا باشد. خشک اندیش بودن بودن ضد اسلام است. پس لازم نیست که واقعی نباشیم ...

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اگر جایی میان آثارم تناقض دیدید، دیدگاه اصلی من، واپسین و آخرین نظرم است. من از قصد، هیچکدام از آثارم را پاک یا ویرایش نمی کنم، چون می خواهم گذار اندیشه ای ام آشکار باشد. من معصوم نیستم. زیستن و یاد گرفتن، مایه ی بالندگی ام است. ولی گاهی 1. اگر از متن های پیش، نیاز به واضح تر شدن داشته باشند، بدون آسیب به روند خود آن متن، ویرایش می کنم. 2. اگر پستی هنوز کامل نشده ولی اطلاعاتی جزئی و مهم از آن را مفیدتر است که زودتر ارائه کنم، آن را زودتر به آخرین شماره اش می افزایم. 3. در صورت لزوم، برنامه ی نخستینِ پستی را بارگزاری می کنم و آرام آرام به روزش می کنم.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خانم محترم و

آقای بزرگوار!

- به من ربطی ندارد که شما چه نگاهی به دین و علاقه مندان به دین، داری.

- برایم اهمیتی ندارد که افرادی که در جامعه به ((دینداری)) سرشناس اند، چه رنج هایی برایت درست کرده اند؛ چون من مسئول کارهای خودم هستم و دردهای من هم برای جامعه ام و دنیا هیچ اهمیتی نداشته است؛ ولی آنقدر وجدان دارم که ((حال)) و ((آینده)) ی همه مان، به خاطر تلاش برای ((آرامش همه مان)) برایم اهمیت دارد.

- نمیدانم چه از زندگی می خواهی و مفید بودن را در چه می بینی.

ولی این را متوجهم که تا وقتی ((اصل حال ات)) و ((ریشه ی وجود))ت سرحال نباشد، نه می توانی از سلامتی ات استفاده کنی، نه می توانی فعالیتی را با تمرکز انجام دهی و نه می توانی واقعا از چیزی لذت ببری (دیگر زندگی نمی کنی). و این جا دقیقا دقیقا فقط ((دین)) یا همان ((وجدان)) است که می تواند برایت کاری کند و بیشتر به رسمیت شناختن راه من.

من و آدمی مثل من، از بسیاری چیزها آن هم در جوانی گذشته ایم و فقط به خاطر ((رو به راه بودن بنیاد اجتماع))، به این جایگاه گمنام و در نتیجه حقوق اقتصادی معمولی بسنده کرده ایم. هر کسی مرد نبرد نیست، برخی مردها فقط در کالبدشناسی مرد اند و برخی زن ها هم فقط زن هدررفت وقت اند!

((من)) و ((آدمی مثل من)) کارم این است که پشت همه ی لحظاتت و قبل از بیدار شدنت از خواب، جوری اساس زندگی و احساست را برایت محکم نگه داریم که: مشغول شوی به زندگی ات و به اهدافت برسی.

من برایم مهم نیست که تو با چه چیزی و چه کسی سرحال میایی، کار من این است که تو فقط ((روشن)) باشی و تا ابد با کمترین رنج فکری، مشغول کارهایت و زندگی ات باشی.

مهندس ها خوب اند، ولی من مهندس نیستم، ((من)) ((نگهبان زندگی)) ام. من ((کارگر علمی)) ام.

شما عرق کارگر، گاز دادن راننده تاکسی، تایپ کردن بانکدار، آمپول زدن پرستار، صحبت های رییس جمهور و ... را می بینید، ولی رنج مرا: برای ارائه ی درست یک محتوا و احساس درست، چند ده ساعت مطالعه برای رساندن یک جمله، درد داخلی چشم و دست و پا و سرم، چندین ساعت فکر و ارتباط، تنهاشدگی ها و ترکش های روزانه ی مرا و ما را نمی بینید!

ببینید هم مثلا می خواهید چه کار کنید؟!

ولی:

1. می توانید اگر دیگرانی هم به همین نام و ادعا هستند، خودتان اثرگذار را از غیر واقعی تشخیص دهید.

2. می توانید اگر علاقه ای هم ندارید، بی احترامی نکنید.

3. می توانید فضا را برای من و امثال من، از این که هست، حداقل تنگ تر نکنید.

یاد بگیریم به همدیگر احترام عملی بگذاریم.

سپاس.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

- بهره گیری از مطالب این پایگاه، تنها با اصول حرفه ای برگشت دادن (ذکر نام محتوا و سازنده) مجاز است، وگرنه مالک اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیست و تخلفات مربوط، پیگیری می شوند.

- هر گونه استفاده ی اقتصادی-تجاری و چاپی-انتشاراتی نسبت به آثار، دخل و تصرف های علمی و مادی در آن ها، کپی برداری و انتقال محتواهای خریدنی فقط با اجازه ی صاحب اثر مجاز می­باشد، در غیر این صورت، صاحب اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیست و تخلفات، پیگیری می شوند.

- یاد بگیریم حالا که جهان را بر پایه ی اقتصاد می گردانیم، خریدنی ترین چیزها ((دستآورد های معنوی و فکری)) اند. تا هنگامی که جهان این گونه می اندیشد، به پاس ارزش تلاش در راه ((پایه های مهارتی و واقعی زندگی)) بسیاری از آثار و خدمات تلاشگرانه ام نیز طبعاً از این قاعده ی چرخه ی اقتصادی، مستثنی نیست. باید یاد بگیریم، حالا که جهان را بر پایه ی اقتصاد می گردانیم، اندیشه ورزان دغدغه مند جامعه، همانند شما و دیگر گروه های بهره بخش و حتی متقلب جامعه، حق زندگی و حقوق حرفه ای-مدنی دارند!

- اگر نیاز به تولید محتوایی ویژه دارید یا برای هرگونه پیام کلی یا خصوصی، در بخش ((نظر)) همین پست اطلاع دهید.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

برنامه های کلان (با به روزسازی های آرام آرام): - کلیک کنید -

1. شفاف سازی حال و تاریخ

2. سهم گیری اسلامی

3. گفتگوی جمعی آزاد

4. گفتگوهای امام زمانی

5. دانشنامه ی کوچک فارسی شهر کرمانشاه

6. دفاعیه ی علوم انسانی

7. دانشنامه ی کوچک ایران

8. راهنمای کوچک انسان

 

برنامه های کوچکتر دنباله دارتر و دقیق تر (با به روزسازی های آرام آرام): - کلیک کنید -

1. دستگاه اندیشه ی دینی

2. اصطلاحات تازه ی دنیایی

 

  • امیررضا عطری

حضرت عیسی مسیح اَعادَهُ الله و مارتا و ماریا (دو خواهر)

 

به گفته ی هاینریش بُل، در ((عقاید یک دلقک)): ((... موقعی که کره بر روی نان می مالند، زمانی که سر خمیر دندان را با ظرافت و زیبایی تمام می بندند یا مو های پریشان خود را از روی پیشانی کنار می زنند.

نمی دانم چرا هنوز هیچ عالم دینی به این فکر نیفتاده تا در مورد دستان زنان در مذهب پروتستان سخنرانی کند. آنها فقط بلدند در مورد قوانین، اصول، هنر و دولت موعظه کنند. در صورتی که در آیین پروتستان دست زنانی بوده که به عنوان مظهر لطف، مهر و محبت مسیحیت شناخته شده، دست زنانی همچون ورونیکا، ماگداِلنا، ماریا و مارتا که نماد مهر و عطوفت در دین مسیح بوده اند.

می توان چنین استنباط کرد که حضرت مسیح طی زندگی شخصی خود بیشتر با زنان مواجه بوده است. ...))(1)

 

توی پارک لاله نشسته بودم و در حال خواندن کتاب ((حیرت: امانوئل)) بانوان پَت رادِگاست و جودیت اِستانتُون بودم.

  • امیررضا عطری

شنیداری:

تکلیف من پارسی زبان در زندگی چیست؟! 1 هم معنادهی و آوا، --------- انسان بودن و جهان امروز ----------- ایرانی بودن و جهان امروز -------------- فعالیت در جهان امروز ------------- دینداری و جهان و امروز ---------- کرمانشاه و چالش هایش -------------- هدف من در حال بیداری 

What Should I do with Pornsites?!

دیداری:

+انسان و دین 151 پیش درآمد ----------- درون اسطوره. ما و تمدن------------- واژگان دین. گذر از قرارداد1 --------------واژگان دین. گذر از قرارداد2------------واژگان دین. گذر از قرارداد3--------------واژگان دین. گذر از قرارداد4------------- گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی1---------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی2------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی3 -------------------گفتگوی آزادی. دستگاه اندیشه ی دینی4

  • امیررضا عطری

چکیده:

علوم قرآن و حدیث، برای محتوای اصیل، مادر رشته های علوم اسلامی است. در دوره معاصر، به دلیل برخورد های بزرگ جامعه ایران با بحران تمدنی، بازگشت به هویت انسانی موجود در ثقلین، در مجامع به سردمداری دانشگاه، بالاترین خیزشش را در تاریخ علوم تا کنون داشته است. در چنین حالتی با استقبال جوانان فرهیخته برای این تحصیل، سزاست که استواری جایگاه نامنظمش، از طرف کارگزارانش، تعیین گردد. هویت یکپارچه با راهکار در تکالیف درونی و بیرونی، خواستار بهبود جایگاه تحصیلی و شغلی/ برون رفت از سستی انسانی محتوایی/ یادآوری مهم ترین نقشش بر ضرورت زندگی امام­محورِ (مهدویت) جامعه، است.

کلیدواژه ها:

علوم قرآن و حدیث، قرآنی-حدیثی، ثقلین، آینده تحصیلی، مهدویت، هویت 

 

  1. پیش درآمد
    1. دیباچه:

جدا از دیرینه و اصیل بودن واژه های ((قرآن))، ((حدیث)) و ((علم)) و دیگر واژه های هم­ریشه شان، در فرهنگ علوم اسلامی به ویژه در ایران به دلیل پیشینه در دوستی اهل بیت (سلام الله علیهم)، عبارت ((علوم قرآن و حدیث)) در روزگار ما عبارت نسبتاً نوظهور یافته ای در جامعه­ی دانشی ایران است که بیشتر به یک رشته ی ویژه ی دانشگاهی گفته می شود که پس از ساخته شدن نخستین دانشکده­های الهیات و معارف اسلامی ایران (با نام پیشین دانشکده ی معقول و منقول) به چینش در دو دانشگاه: 1. دانشگاه تهران در سال 1313 ه.خ (تارگاه دانشگاه تهران، بی تا) 2. دانشگاه مشهد سال در 1337 ]دانشگاه فردوسی کنونی مشهد[، برای نخستین بار رشته ای به نام ((قرآن و حدیث و متون عربی)) در سال 1349 در دانشگاه مشهد برگزار شد (تارگاه دانشگاه فردوسی مشهد، بی تا). رفته رفته پس از انقلاب فرهنگی ایران در دهه ی 1360، نام این رشته به نام کنونی اش دگرگون شد، دانشگاه های بیشتری در ایران این رشته را برقرار کرده و بر شمار دانشکده های الهیات و معارف اسلامی و دانشگاه های تخصصی ((علوم قرآن و حدیث)) نیز افزوده شد.

ریشه ی آغاز این اقدام در دانشگاه مشهد و این بازنگاه و بازتوجه به تخصصی و مهم بودن خود مطالعات قرآن و حدیث، تحت تأثیر فضای دانشیِ فراگیر معاصر در حوزه ی علمیه ی مشهد بود که به محوریت اندیشه های اعتقادی منتقدانه به عرفان و فلسفه ی رایج در حوزه های علمیه ی شیعه، از آیت الله میرزا مهدی اصفهانی غروی (د.1325) به­نام به ((مکتب معارفی خراسان)) و بعد ها ((مکتب تفکیک)) تلنگر یافت و از طرف نسل شاگردان و پیروان و دیگر هم­اندیشان، دنبال شد. هر چند که به دلیل اهمیت بیش از اندازه ی حوزه ها به فقه­ و اصول، اخلاق و فلسفه، هرگز قرآن و روایات به عنوان درس، در تاریخ حوزه مطرح نبوده اند. (نک: حکیمی، 1388)

جریان توجه به پرداخت ویژه به خود ((خاستگاه های دستِ اول آموزه های اسلامیِ علوم اسلامی)) یعنی قرآنِ کریم و روایاتِ پیامبر اکرم و اهل بیت (سلام الله علیهم)، در طول دوران غیبت امام دوازدهم مهدی موعود (عجل الله فرجه) همواره از سوی بسیاری از عالمان شیعی معتبر مطرح بوده است، ولی در عصر صفویان به بعد یعنی در حوزه های علمیه تا دوره ی معاصر، بیشتر این افراد را کسانی تشکیل داده اند که در فرهنگ علمی رایج جهان شیعه، به آن ها لقب های ((محدث)) و ((اَخباری)) را نسبت داده اند، نمونه همچون: 1. محدث: استاد سید جلال الدین حسینی اُرمَوی (د. 1358)، علامه عبدالحسین امینی (د. 1349) و شیخ عباس قمی (د. 1319) 2. اخباری: علامه محمد باقر مجلسی (د. 1110 ق.)، شیخ محمد حر عاملی (د. 1104 ق.) و ملا محسن فیض کاشانی (د. 1091 ق.).

  • امیررضا عطری

شبی تار، کرمانشاه، پاییز 1396. خیابان خیام.(نگاره ی شخصی)

 

به نام او ...

 

    چُنین پنداشتم که دنبال کردن مفصل این دنباله نوشتار، چون به درازا خواهد انجامید و نمونه های همانندش و بهترش وجود دارند و موضوعات دیگری در پایه های اجتماع کنونی برایم اولویت و نخستینگی بیشتری برای پر کردن جای خالی شان دارند که برایشان به نیروی پژوهش و نوشتن بپردازم، کار درست این است که جان مطلبم را تنها فهرستوار بیان کنم و راهکار هایش را به مطالعه و تجربه ی شخصی هم میهنان، هم زبانان و هم فرهنگانمان بسپارم.

بی گمان، نشان دادن کاستی ها، خود نخستین گام در کنجکاو کردن و پالایش و اصلاح بدی ها است. بازگویی بیشتر و راه حل های اسلام گرایانه شان را هم می توان در تفکر ((علوم قرآن و حدیثی)) شیعی، اندیشه های اندیشمندان اصیل شیعی و مطالعات تطبیقی-میان رشته ای شیعی بازیافت.

  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله ای که ما در جستار های پیش رو در پی آن هستیم، برگرفته از وضعیت نسبتاً رها شده ی امروز این رشته در فضای حرفه ای و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است. ما در کشوری زیست می کنیم که پایه های انقلاب 1357 آن، بنا به باور بنیادگذاران آن، بر دین اسلام استوار می باشد. دینی که بنا به شهرت علمی در حوزه های علمیه شیعی، منابع اجتهاد و پیشبرد مرز های علوم دینی آن بر 4 رکن کتاب، سنت، عقل و اجماع می جنبد و آنچه که به این منابع ((شخصیت اسلامی)) می دهد، همان ((کتاب)) و ((سنت)) است، زیرا عقل و اجماع متعلق به همه ی انسان ها و دانش­ها است نه، تنها مسلمانان و معارف اسلامی.

  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

 

    1. امروز و دو خوانش از ایران

من به عنوان یک انسان بهره گیر از اندیشه، با نگاهی تماشاگرانه بر این باورم که این روز ها در سده های 14 و 15 خورشیدی، ما دو خوانش جدا از ایران داریم:

  1. ایران رسمی 2) ایران درونی
  1. ایران رسمی: که ایرانی است نادلسوز، اداری، سفارشی، از پیش مشخص، بدون توانایی پذیرش و برتافتن دیگری، پراکنده شده، لبریز از تنها شعار های بزرگ اسلامی-شیعی ولی دور از عمل، بیگانه با توسعه و پیشرفت، با دست کمِ نشان های هویت آریاییِ ایرانی و بسیار بسیار حساس و واکنش گرا. شواهد و نشانگر­های تاریخی ایران، نشان می دهند که چند عامل روی این وضعیت اثرگذار بوده اند، از نمونه:
  1. روی کار آمدن حاکمیت های بیگانگان که احساس وابستگی و تعهدی به ایران و وابسته هایش نداشته­ اند.
  2. بهره گیری ابزاری حاکمیت های ایرانی یا ظاهراً ایرانی از شعار های اسلامی یا شعار های هیجانی برای آرام سازی رابطه ی مردم نسبت به قدرت حاکم.
  3. مسخ هویتیِ آرام آرامِ فرهنگ عمومی مردم از فرهیختگی، تعهد و توسعه به مصلحت گرایی، خودپرستی و راحت خواهی.
  • امیررضا عطری

بسم الله الرحمن الرحیم

 

! ]نخست با خودم گفتم که این نوشتار را به گونه ی کتاب در اینترنت بگذارم، ولی دیدم چون شرایط کشورمان و زندگی انسانی، به تیمار در لحظه ی اکنون نیاز دارد و این نوشتار هم دست کم از دید خودم، یک تیمار اورژانسی است، خب اگر کتاب وار باشد، چون من هم برای احترام به مخاطبم نمی توانم هیچ نوشته ای را سر و ته زده شده به پایان برسانم و پایان دادنش زمان می بَرَد و وظیفه ی حالایم نیز نسبت به هم نَفَسانم مهمتر است، پس به این دلیل که حالِ خوبِ احتمالیِ کسی با این سیاه مشق ها، برای امروز نیازی فوری و ضروری است و باید ((اقدامِ درست)) کرد، گفتم به صورت نوشتار های تدریجیِ تکه ایِ وبلاگی بارگذاری اش بکنم. امید که نیک افتد![ !

 

پیشکش به:

  1. آن هزاران هزار عالمان دینی شیعه ی گمنامی که در میان و گوشه و کنار پهنه ی جغرافیای جهان مسلمانان و نا مسلمانان، همگام با دانش روز، گمنامانه به فهم ناب مردم از اسلام کمک کردند و چه بسا امروز از مزارشان هم نشانی باقی نمانده، ولی امید که دل هایمان پاسبان راهشان باشد ...

 

  1. استاد علامه محمد رضا حکیمی، آن بزرگ پیشمرگ اسلام و ایران و همان کهنه سرباز تشیع در دل بیگانگی ها برای راهنما بودنِ پویندگان راه انسانیت ...

     

  • امیررضا عطری
همه ی حقوق مادی و معنوی این تارنوشت، به امیررضا عطری تعلق دارد و هر گونه بهره برداری از این مطالب، تنها با ذکر منبع یا در موارد قانونی با اجازه مالک فکر، بی مانع است، در غیر این صورت، پیگرد قانونی می شود. 1396